دست حادثه را بگیر

دستِ حادثه را بگیر
راهی اش کن به جایی دور از اینجا
بگذار رُخ دهَد جایی نامعلوم
جایی دور از ما
حادثه ها از برایِ ما نیست
ما همه اش اتفاقیم
اتفاق هایِ ناگهانی
اما خوب
مثلِ چشمانِ تو
که اتفاقی شد تا من عاشقت شوم
مثلِ بودنِ من که باوری شد
برایِ تو ؛ برایِ بودن
دستِ اتفاق را می گیرم
تا بی افتد باز هم
جایی کنارِ تو
هرروز ؛ هرروز ؛ هرروز…

#عادل_دانتیسم
دیدگاه ها (۴)

😋 😋

😋 😋

تنهایی عضوی از من استمثلِ دست ، چشم ، گوش...حتی خودِ قلب...و...

‌نه شعرهای سهراب نه عاشقانه های شاملوهیچ کدام مرحم بی قراری ...

فرزانه صیاد

p88 ژان و دلربا مخفیانه باز از زندان فرار کردن و میخاستن بر...

فیک درمورد کیم چه ووناعتراف ناگهانیتکپارتیدختری با موهای کوت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط