To love or to hate?

پارت ②
۴ماه قبل از مرگ مارگارت
داخل کلاس
+سلام مارگارت خوبی؟
: اره بشین زود باش میخوام یه چیزی بگم بهت
+چی شده؟
: ات چندتا تازه وارد امدن میگن خیلی خوشگلا رفتم پایین دیدمشون وای من عاشق جیمی شدم
+یاع میزاشتی یه روز بگذره بعد عاشقش میشدی
٪سلام بچه ها (معلم)
@(همه بچه ها) سلام
٪امروز ۸تا تازه وارد داریم
@(پچ پچ) 7تا؟
@دخترن یا پسر؟
@اهه بدم میاد از تازه واردا
٪بچه ها ساکت بیاید تو
امدن داخل
(دخترا شروع کشیدن به جیغ زدن و هورا کشیدن که معلم جمعشون کرد)
✧سلام من تهیونگم خوشبختم از اشنایتون
=سلام من جیهوپم امیدوارم سال خوبی رو کنار هم داشته باشیم
$سلام نامجونم خوشبختم از اشنایی با همتون
-سلام من جیمینم
: وای ات این همون بود اونی که گفت من تهیونگم جیمی صداش کرد فکردم واقعا اسمش جیمی
+اها
★سلام بیبی های من من کیم سوم جینم میتونین جین صدام کنین دوستون دارم
♡من شوگام خوش بختم
✦جونگکوک هستم خوشحالم از دیدنتون لطفا من رو هم جزوه دوستاتون بدونید
+چقدر زبون میریزن
: خیلی ولی باحالن
+نگو عاشق همشون شدی؟
: نه ولی اون جیمین خیلی باحاله
+اهوم
٪پسرا برید اون ته بشینین بعد از ات و مارگارت اونجا چندتا میز خالی هست مارگارت و ات هم تنها نمیمونن مگه نه ات؟
+بله اقا (ناراحت
:(خر کیف)
دیدگاه ها (۱)

پارت 3To love or to hate?

فیک مینویسم

To love or to hate?

To love or to hate?

فیک عشق های وحشی پارت «۲»

پارت۱۰جیمین: منم فقط به سوا گفتم اما جوابی نداد و رفت(تلفن ج...

پارت ۱۳راوی: جنگکوک رفت دنبال ات و باهم رفتن خرید، شاید برات...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط