جلیل صفربیگی شاعر ایلامی
استاد "جلیل صفربیگی" شاعر و مترجم کُرد، زادهی ۳ بهمن ماه ۱۳۵۳ خورشیدی، در ایلام است.
◇ ︎نمونهی شعر:
(۱)
[نقطه چین]
شب، التهاب، عشق، غزل، نقطهچین
نامه، جواب، عشق، غزل، نقطهچین
سیگار، گریه، خاطره، آب، قرص
آتش، عذاب، عشق، غزل، نقطهچین
باران، حیات، کوچه، خیابان، سکوت
روز، اضطراب، عشق، غزل، نقطهچین
بد، خوب، زشت، مرگ، خدا، زندگی
پایان، سراب، عشق، غزل، نقطهچین
ساحل، غروب، خسته، خیانت، غروب
شاعر، طناب، عشق، غزل،...
(۲)
[سیب]
اين سيب را چگونـه دهانی نچيده است
اين سيب را که اين همه سرخ و رسيده است
سيبی که عکس عادت و قانون جاذبه
سوی خودش تمام زمين را کشيده است
بیشک کليد روضهی رضوان به دست اوست
آن باغبان که ميوه چنين پروريده است
بازار سيب سخت کساد است حيرتا!
اين سيب را خدا ز چه باغی خريده است
اين کيست اين که در تب سيبی چنين قشنگ
دست و دل از تمام عـزيزان بريده است
اين مرد اين که در پی يک ميوهی حلال
از عرش تا به فرش خدا را دويده است
آری منم که در تب سيبی چنين قشنگ
اينگونه رنگ سبز سرودم پريده است.
(۳)
یک عمر درون خویش تکرار شدم
در گوشهای از خودم تلنبار شدم
گنجشک به خواب رفته بودم دیشب
امروز ولی کلاغ بیدار شدم...
(۴)
خوب و بد اشتباه را بگذارید
شیطان و من و گناه را بگذارید
میخواهم از این به بعد، آدم باشم
لطفا سر من کلاه را بگذارید...
(۵)
با عشق طلسم گرگ را میشکنیم
شب -این قفس سترگ- را میشکنیم
هر چند تبر به دوشمان نیست ولی
یک روز بت بزرگ را میشکنیم...
(۶)
هر چند كه خستهايم از اين حال نيا!
شرمنده! اگر ندارد اشكال نيا!
ما خط تمام نامههامان كوفی است
آقای گلم زبان من لال نيا!...
(۷)
هر چند كه بيمار تو هستيم همه
ديوانهی ديدار تو هستيم همه
بين خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب كار تو هستيم همه...
(۸)
هر روز به ما اگر كه سر هم بزنی
بر ريشهی خواب ما تبر هم بزنی
آقا تو كه خوب میشناسی ما را
زنگ در خانه را اگر هم بزنی...
(۹)
صبح فرشتهام
ظهر آدمم
شب شیطان
خدایا مرا ببخش
لباس تو را ندارم بپوشم.
(۱۰)
زیباییات
دیکتاتوری است
که کلمات را در من به گلوله میبندد
هر لحظه
شعری در من شهید میشود.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
سرچشمهها
@radioro_kurdestan
http://temenna.blogfa.com/category/28
www.khorasannews.com/Newspaper
www.fa.m.wikipedia.org/wiki
و...
◇ ︎نمونهی شعر:
(۱)
[نقطه چین]
شب، التهاب، عشق، غزل، نقطهچین
نامه، جواب، عشق، غزل، نقطهچین
سیگار، گریه، خاطره، آب، قرص
آتش، عذاب، عشق، غزل، نقطهچین
باران، حیات، کوچه، خیابان، سکوت
روز، اضطراب، عشق، غزل، نقطهچین
بد، خوب، زشت، مرگ، خدا، زندگی
پایان، سراب، عشق، غزل، نقطهچین
ساحل، غروب، خسته، خیانت، غروب
شاعر، طناب، عشق، غزل،...
(۲)
[سیب]
اين سيب را چگونـه دهانی نچيده است
اين سيب را که اين همه سرخ و رسيده است
سيبی که عکس عادت و قانون جاذبه
سوی خودش تمام زمين را کشيده است
بیشک کليد روضهی رضوان به دست اوست
آن باغبان که ميوه چنين پروريده است
بازار سيب سخت کساد است حيرتا!
اين سيب را خدا ز چه باغی خريده است
اين کيست اين که در تب سيبی چنين قشنگ
دست و دل از تمام عـزيزان بريده است
اين مرد اين که در پی يک ميوهی حلال
از عرش تا به فرش خدا را دويده است
آری منم که در تب سيبی چنين قشنگ
اينگونه رنگ سبز سرودم پريده است.
(۳)
یک عمر درون خویش تکرار شدم
در گوشهای از خودم تلنبار شدم
گنجشک به خواب رفته بودم دیشب
امروز ولی کلاغ بیدار شدم...
(۴)
خوب و بد اشتباه را بگذارید
شیطان و من و گناه را بگذارید
میخواهم از این به بعد، آدم باشم
لطفا سر من کلاه را بگذارید...
(۵)
با عشق طلسم گرگ را میشکنیم
شب -این قفس سترگ- را میشکنیم
هر چند تبر به دوشمان نیست ولی
یک روز بت بزرگ را میشکنیم...
(۶)
هر چند كه خستهايم از اين حال نيا!
شرمنده! اگر ندارد اشكال نيا!
ما خط تمام نامههامان كوفی است
آقای گلم زبان من لال نيا!...
(۷)
هر چند كه بيمار تو هستيم همه
ديوانهی ديدار تو هستيم همه
بين خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلب كار تو هستيم همه...
(۸)
هر روز به ما اگر كه سر هم بزنی
بر ريشهی خواب ما تبر هم بزنی
آقا تو كه خوب میشناسی ما را
زنگ در خانه را اگر هم بزنی...
(۹)
صبح فرشتهام
ظهر آدمم
شب شیطان
خدایا مرا ببخش
لباس تو را ندارم بپوشم.
(۱۰)
زیباییات
دیکتاتوری است
که کلمات را در من به گلوله میبندد
هر لحظه
شعری در من شهید میشود.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
سرچشمهها
@radioro_kurdestan
http://temenna.blogfa.com/category/28
www.khorasannews.com/Newspaper
www.fa.m.wikipedia.org/wiki
و...
۱.۰k
۰۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.