خال داشتنت

خيالِ داشتنت
منِ ديووانه را
خيالاتى كرده است ..
هر شب همین حوالی
با تو تمام خیابان را قدم میزنم
در آغوش میگیرمت ..
میبوسمت ..
و روی خالی ترین نیمکتِ شهر
موهای آشفته ات را نوازش میکنم
تا شاید خوابت ببرد
روی پاهای بیجانِ من ...



‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌

‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌           
‌ ‌‌
            
‎‌‌‌‌‎‌‌
دیدگاه ها (۲)

فصل باران و برگ هایِ رنگ به رنگ فصلِ پچ پچ هایِ زیرِ گوش در ...

دوستت دارم که می گویی هوایی می شوم هی هوایی کن مرا تکرار می ...

همه عاشقانه هایم را برای دیوان چشم هایت نوشته ام .غزل هایم ر...

گاهی به خواستن نيست...وقتی چيزی قرار نباشه اتفاق بيفته، حتی ...

٬٬روی نیمکت پارک نشسته بود و کلاغ ها رو میشمرد تا بیاد بهشون...

دو پارتی از چانگبین: (وقتی از سر کار میاد و تحریک شده ولی تو...

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط