اینم پارت دومی ستارگان عاشق
اینم پارت دومی ستارگان عاشق
نظر پیلییییززززززززز
✐ستارگان عاشق✐
پارت➎➌
♥هیومین♥
همه وسط پیست رقص بودن.ته یون و تیفی یونا و سویونگ دور یه میز نشسته بودن.معلومه که ته یون مسته.با چشمم دنبال سهون میگشتم.یونا اومد سمتم._سلام&سلام اونی_سهونو ندیدی؟&نامزدت چطوره؟شنیدم زخمی شده. یکم جا خوردم منظورش این بود که تو باید خجالت بکشی تو نامزد داری نباید با بقیه بگردی.لبخند زدم:من اونو دوست ندارم،اون یه نامزدی اجباریه.بغلم کرد&اشکال نداره اونی حتما به زودی همه چی درس میشه .شاید راهی پیداشد که این نامزدی بهم بخوره.الان کار دارم باید برم._خیلی ممنون$آهااای دوس دخیه منو ول کنین.سهون اومده بود پوکرفیس نگام میکرد.یونا خندیدو رفت بیرون._چیه؟$کجا بودی چرا انقد دیر کردی؟چرا مشکی پوشیدی؟_نمیدونم.باز پوکر نگام کرد._سهونااا اینجوری نگام نکن.گوش نداد،پریدم بغلش.$خانومی دم در بده بیا اونور.با دستای قویش بلندم کرد._وای الان همه میبینن.$اینجا نور کمه همه هم مستن._یاااا توهم مستی؟منو گذاشت زمین.$خوب یک لیوان گیلاس._وای منم میخوام$ببخشید میشه ۳ تا گیلاس بیارین._آخ جون.نشستم رو صندلی.صندلی رو کشیدو گذاشت جلوم نشست روش.با تعجب بهم نگاه کرد._چیشده؟$۱خیلی خوشگل شدی۲مهربون شدی۳همون هیومین قبلی شدی۴قلبمم در حد زلزه ۸ ریشتری داری میلرزونی._الان خوبه یا بد؟$عالیه.لبخند زدم گیلاسارو اوردن.سهون برداشت.۲ تا لیوانارو کشیدم سمت خودم و در عرض یک ثانیه هردوتاشو خوردم.$هی!_تو الان ۲ تا خوردی دیگه واقعا خطرناک شدی.$توهم دوتا خوردیا_خوب باشه.$نوچ نوچ قیافشم عوض شده.پوکرفیس شد باز.از جام بلند شدم.بلند شد و روبروم واستاد._سهون$هان؟ سریع لبم گذاشتم رو لبش.ضربان قلبشو انگار میشنیدم.چقد تند تند میزد.خودمو جدا کردم.$یااا خوردی منو.خندیدم_به قول دی او باید وقتی پوکر شدی بخورمت.$ پس از این به بعد همش پوکر نگات میکنم._ایش پررو نشو.خندید$وای اونورو نگاه.چانیول در گوش سویونگ یه چی گفت و گوشیشو نشون داد.سویونگ چشاش ۴ تا شد.////
۩چانیول۩
در اتاق زده شد.یونا اومد تو.بکی پرید رفت سمتش&اوردیش؟$من هنوز دلیل این کارتونو نمیدونم گوشی سویونگو میخواین چیکار؟_هی یونا مجازاتت این بود هرکاری که من امروز میخواما انجام بدی.پس سوال پیچمون نکن.&هی ببینم تو رمزشو بلدی؟ رمزشو زد.$حالا من میخوام برم._نه وایسا برو اونور بشین.$آخه_نشنیدی؟
بکی داشت فضولی میکرد تو گالریش.همش عکسای گرلز جنریشن بود.گوشیو از دست بکی کشیدم اومدم بیرون و دادم دست یونا._بهش برگردون و تا آخر عمرت باید این رازو نگه داری.&نه ما که چیزی پیدا نکردیم.یونا فرار کرد._من خودم یه چیزی دارم.&چی؟گوشیمو در اوردمو تو گالریمو گشتم._آهان پیداش کردم.سر سویونگ رو شونه هام بودو لبخند زده بود اونشب مجبورش کردم یه سلفی بگیریم.به بکی نشون دادم.&ایول اما چجوری؟رفتم تو اینستا متنو تایپ کردم(سلام دوستای عزیز من و چویی سویونگ با هم رابطه داریم و عاشق همیم و قصد ازدواج هم داریم خانواده های ماهم از این رابطه خبر دارن.لطفا باز مارو حمایت کنین.)&هی توهم دلت میخواد پستات فش بارون بشه؟گوشیو قفل کردم._قصد ندارم ارسال کنم&پس فقط تهدیده._آره بریم که داره دیر میشه.بدو بدو رفتیم سمت ساختمون از پله ها رفتیم بالا.چندتا مردی که جلو در بودن دروباز کردن.دنبال سویونگ میگشتم پووف چه صدای آهنگه بلند بود.همه جاهم تاریک بود.&اوناهاش.برگشتم یه لباس سفید تنش بود.لبخند زدم.رفتم سمتش.&چانی.برگشتم&فایتینگ.سویونگ با تعجب نگام کرد.$هه آماده ای._آره فقط یه چیزی باید ببینی.$چیو؟ گوشیمو دراوردم قفلشو باز کردم و بهش نشون دادم.چشاش گرد شد$آه چیییی_بفرستمش؟ $تو دیوونه شدی؟_بفرستمش؟$چی میخوای؟_خوب مجازات کردن من حق توعه و واقعا نامردیه که این حقو ازت بگیرم$بله واقعا نامردیه._راستش به قول کریس مجازاتت تو استایل من نیس.و برام خیلی سخته ضایع بشم و من هنوز بچم خیلی خیلی زوده شکست عشقی بخورم.$خوب_تو نباید منو رد کنی$خوب اونوقت این چه فایده ای برام داره خودم ضایع میشم._آآآآآ واقعا برام سخته که بهت اعتراف کنم به برده م عشقمو اعتراف کنم من اصلا از تو خوشم نمیاد،تحملت برام سخته$خوب بزار ردت کنم._نه انگار باید اینو پست کنم.$قبوله حالا متنشو پاک کن._آفرین برده جون.گوشیمو انداختم تو جیبم و رفتم سمت دی جی.
✾ته یون✾
تنها نشسته بودم هنوز سرم رو میز بود.همه میرقصیدن.همه چی دور سرم میچرخید.سوزی اومد کنارم نشست.#اونی حالت خوبه؟سرمو بلند کردم _یکم زیادی مشروب خوردم.#از چشاتم معلومه.یهو همه جا روشن شد.آهنگ قطع شد.#چیشد؟_نمیدونم.چانی یه میکروفون دستش بود.$دوستان معذرت میخوام که مهمونی رو یه لحظه متوقف کردم.خوب راستش میخواسم یه چیزیو اعتراف کنم.رفت سمت سویونگ.از رو صندلی بلند شدم.$خوب من میخوام عشقمو نسبت به یک
نظر پیلییییززززززززز
✐ستارگان عاشق✐
پارت➎➌
♥هیومین♥
همه وسط پیست رقص بودن.ته یون و تیفی یونا و سویونگ دور یه میز نشسته بودن.معلومه که ته یون مسته.با چشمم دنبال سهون میگشتم.یونا اومد سمتم._سلام&سلام اونی_سهونو ندیدی؟&نامزدت چطوره؟شنیدم زخمی شده. یکم جا خوردم منظورش این بود که تو باید خجالت بکشی تو نامزد داری نباید با بقیه بگردی.لبخند زدم:من اونو دوست ندارم،اون یه نامزدی اجباریه.بغلم کرد&اشکال نداره اونی حتما به زودی همه چی درس میشه .شاید راهی پیداشد که این نامزدی بهم بخوره.الان کار دارم باید برم._خیلی ممنون$آهااای دوس دخیه منو ول کنین.سهون اومده بود پوکرفیس نگام میکرد.یونا خندیدو رفت بیرون._چیه؟$کجا بودی چرا انقد دیر کردی؟چرا مشکی پوشیدی؟_نمیدونم.باز پوکر نگام کرد._سهونااا اینجوری نگام نکن.گوش نداد،پریدم بغلش.$خانومی دم در بده بیا اونور.با دستای قویش بلندم کرد._وای الان همه میبینن.$اینجا نور کمه همه هم مستن._یاااا توهم مستی؟منو گذاشت زمین.$خوب یک لیوان گیلاس._وای منم میخوام$ببخشید میشه ۳ تا گیلاس بیارین._آخ جون.نشستم رو صندلی.صندلی رو کشیدو گذاشت جلوم نشست روش.با تعجب بهم نگاه کرد._چیشده؟$۱خیلی خوشگل شدی۲مهربون شدی۳همون هیومین قبلی شدی۴قلبمم در حد زلزه ۸ ریشتری داری میلرزونی._الان خوبه یا بد؟$عالیه.لبخند زدم گیلاسارو اوردن.سهون برداشت.۲ تا لیوانارو کشیدم سمت خودم و در عرض یک ثانیه هردوتاشو خوردم.$هی!_تو الان ۲ تا خوردی دیگه واقعا خطرناک شدی.$توهم دوتا خوردیا_خوب باشه.$نوچ نوچ قیافشم عوض شده.پوکرفیس شد باز.از جام بلند شدم.بلند شد و روبروم واستاد._سهون$هان؟ سریع لبم گذاشتم رو لبش.ضربان قلبشو انگار میشنیدم.چقد تند تند میزد.خودمو جدا کردم.$یااا خوردی منو.خندیدم_به قول دی او باید وقتی پوکر شدی بخورمت.$ پس از این به بعد همش پوکر نگات میکنم._ایش پررو نشو.خندید$وای اونورو نگاه.چانیول در گوش سویونگ یه چی گفت و گوشیشو نشون داد.سویونگ چشاش ۴ تا شد.////
۩چانیول۩
در اتاق زده شد.یونا اومد تو.بکی پرید رفت سمتش&اوردیش؟$من هنوز دلیل این کارتونو نمیدونم گوشی سویونگو میخواین چیکار؟_هی یونا مجازاتت این بود هرکاری که من امروز میخواما انجام بدی.پس سوال پیچمون نکن.&هی ببینم تو رمزشو بلدی؟ رمزشو زد.$حالا من میخوام برم._نه وایسا برو اونور بشین.$آخه_نشنیدی؟
بکی داشت فضولی میکرد تو گالریش.همش عکسای گرلز جنریشن بود.گوشیو از دست بکی کشیدم اومدم بیرون و دادم دست یونا._بهش برگردون و تا آخر عمرت باید این رازو نگه داری.&نه ما که چیزی پیدا نکردیم.یونا فرار کرد._من خودم یه چیزی دارم.&چی؟گوشیمو در اوردمو تو گالریمو گشتم._آهان پیداش کردم.سر سویونگ رو شونه هام بودو لبخند زده بود اونشب مجبورش کردم یه سلفی بگیریم.به بکی نشون دادم.&ایول اما چجوری؟رفتم تو اینستا متنو تایپ کردم(سلام دوستای عزیز من و چویی سویونگ با هم رابطه داریم و عاشق همیم و قصد ازدواج هم داریم خانواده های ماهم از این رابطه خبر دارن.لطفا باز مارو حمایت کنین.)&هی توهم دلت میخواد پستات فش بارون بشه؟گوشیو قفل کردم._قصد ندارم ارسال کنم&پس فقط تهدیده._آره بریم که داره دیر میشه.بدو بدو رفتیم سمت ساختمون از پله ها رفتیم بالا.چندتا مردی که جلو در بودن دروباز کردن.دنبال سویونگ میگشتم پووف چه صدای آهنگه بلند بود.همه جاهم تاریک بود.&اوناهاش.برگشتم یه لباس سفید تنش بود.لبخند زدم.رفتم سمتش.&چانی.برگشتم&فایتینگ.سویونگ با تعجب نگام کرد.$هه آماده ای._آره فقط یه چیزی باید ببینی.$چیو؟ گوشیمو دراوردم قفلشو باز کردم و بهش نشون دادم.چشاش گرد شد$آه چیییی_بفرستمش؟ $تو دیوونه شدی؟_بفرستمش؟$چی میخوای؟_خوب مجازات کردن من حق توعه و واقعا نامردیه که این حقو ازت بگیرم$بله واقعا نامردیه._راستش به قول کریس مجازاتت تو استایل من نیس.و برام خیلی سخته ضایع بشم و من هنوز بچم خیلی خیلی زوده شکست عشقی بخورم.$خوب_تو نباید منو رد کنی$خوب اونوقت این چه فایده ای برام داره خودم ضایع میشم._آآآآآ واقعا برام سخته که بهت اعتراف کنم به برده م عشقمو اعتراف کنم من اصلا از تو خوشم نمیاد،تحملت برام سخته$خوب بزار ردت کنم._نه انگار باید اینو پست کنم.$قبوله حالا متنشو پاک کن._آفرین برده جون.گوشیمو انداختم تو جیبم و رفتم سمت دی جی.
✾ته یون✾
تنها نشسته بودم هنوز سرم رو میز بود.همه میرقصیدن.همه چی دور سرم میچرخید.سوزی اومد کنارم نشست.#اونی حالت خوبه؟سرمو بلند کردم _یکم زیادی مشروب خوردم.#از چشاتم معلومه.یهو همه جا روشن شد.آهنگ قطع شد.#چیشد؟_نمیدونم.چانی یه میکروفون دستش بود.$دوستان معذرت میخوام که مهمونی رو یه لحظه متوقف کردم.خوب راستش میخواسم یه چیزیو اعتراف کنم.رفت سمت سویونگ.از رو صندلی بلند شدم.$خوب من میخوام عشقمو نسبت به یک
۱۲.۹k
۱۹ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.