p۳۴
p۳۴
_جونگ کوک میشینه روی تخت و میونگ سو باند رو میپیچه دور شونه و بازوی جونگ کوک یه باند دیگه ام میاره میپیچه چون بازوی جونگ کوک انقدر بزرگه که اون یه دونه خیلی کم زخمشو گرفته پس شروع میکنه به بستن که جونگ کوک شروع به حرف زدن میکنه
جونگ کوک:کارت که تموم شد میشه گوشیتو بهم بده یه زنگ به جیمین بزنم
میونگ سو:مگه با نوکرت حرف میزنی
میخواست چیز دیگه ای بگه که در باز میشه جیمین میاد داخل
جیمین:همدیگه رو قشنگ جر دادید؟
_هر دوتاشون با دهن باز جیمینو نگاه میکنن جیمینه که فهمید چه گندی که زده میگه
جیمین:نه منظورم جر دادن اون نیست منظورم اون یکی جر دادنه
جونگ کوک:هیونگ ریدی نمیخواد جمش کنی
میونگ سو:خیلی خب باندو عوض کردم و دیگه رفع زحمت میکنم
_میونگ سو میره که از در بره بیرون که میگه
میونگ سو:اها راستی جیمی بیا اتاقتو نشونت بدم
_جونگ کوک همزمان که یه تای ابروشو میده بالا میگه
جونگ کوک:جیمی؟
میونگ سو:اره جیمی،بنده استاد خلاصه کردن اسمم
جونگ کوک:اها،اخه یادم نمیاد انقدر صمیمی شده باشید که اسمشو خلاصه کنی
میونگ سو:اصلا به تو چه خودش مشکل.....
جیمین:بس کنید انقدر با هم لج نکنید
جونگ کوک:هعی اون اول شروع کرد(صداشو نازک میکنه میگه)جیمی بیا اتاقتو نشونت بدم،بد اونوقت تقصیر منه
میونگ سو:تصمیم گرفتم دیگه بجای اینکه برم باغ وحش بیام تو رو ببینم اخه میتونی به هر حیونی بخای تبدیل بشی،خرگوش میمون کنجکاوم بدونم دیگه میتونی به چی تبدیل بشی
جونگ کوک:صبر کن ببینم تو به من گفتی حیون؟
میونگ سو:حیف حیون
جونگ کوک: جیمین شی یه لحظه ما رو تنها میزاری تا اینو خفه کنم
جیمین:بسه(با داد)
جیمین:بخاطر یه اسمم با هم دعوا میکنید
میونگ سو:بستگی به طرف مقابل داره اگه انسان باشه باهاش دعوا نمیکنم اگه یه میمون باشه چرا
جونگ کوک:میمون خودتی
میونگ سو:اخی کوچولو گریه نکنی یه وقت
جیمین:میونگ سو بسه دیگه،جونگ کوک توعم جوابشو نده
جونگ کوک:اها وایسم دلش هرچی خواست بهم بگه
میونگ سو:من دیگه باهاش کاری ندارم
جونگ کوک:نه تروخدا داشته باش،اندازه کل هیکل من زبون داری
میونگ سو:الانم تبدیل به مگس شدی،صدای وز وز میاد جیمین میشنوی
جونگ کوک:یا مگه جیمین پسر خالته که بهش میگی جیمین
میونگ سو:ببخشید سرورم شما اجازه میدید چی صداش کنم
جونگ کوک:جیمین...شی(کلمه به کلمه)یا اقای پارک
جیمین:سرمو خوردید بسه دیگه،من شب همین جا میخوابم چون باید باندای جونگ کوک رو عوض کنم
میونگ سو:جعبه کمک های اولیه اونجاست شب بخیر
جیمین:شب بخیر
_میونگ سو از اتاق میاد بیرون از پله ها میره پایین به سمت آشپزخونه میره که دَرِ حال باز میشه بیونگ میاد داخل
میونگ سو:خریدی
+اره
-چرا انقد طولش دادی
شرط:۲۰لایک و ۲۰ کامنت
_جونگ کوک میشینه روی تخت و میونگ سو باند رو میپیچه دور شونه و بازوی جونگ کوک یه باند دیگه ام میاره میپیچه چون بازوی جونگ کوک انقدر بزرگه که اون یه دونه خیلی کم زخمشو گرفته پس شروع میکنه به بستن که جونگ کوک شروع به حرف زدن میکنه
جونگ کوک:کارت که تموم شد میشه گوشیتو بهم بده یه زنگ به جیمین بزنم
میونگ سو:مگه با نوکرت حرف میزنی
میخواست چیز دیگه ای بگه که در باز میشه جیمین میاد داخل
جیمین:همدیگه رو قشنگ جر دادید؟
_هر دوتاشون با دهن باز جیمینو نگاه میکنن جیمینه که فهمید چه گندی که زده میگه
جیمین:نه منظورم جر دادن اون نیست منظورم اون یکی جر دادنه
جونگ کوک:هیونگ ریدی نمیخواد جمش کنی
میونگ سو:خیلی خب باندو عوض کردم و دیگه رفع زحمت میکنم
_میونگ سو میره که از در بره بیرون که میگه
میونگ سو:اها راستی جیمی بیا اتاقتو نشونت بدم
_جونگ کوک همزمان که یه تای ابروشو میده بالا میگه
جونگ کوک:جیمی؟
میونگ سو:اره جیمی،بنده استاد خلاصه کردن اسمم
جونگ کوک:اها،اخه یادم نمیاد انقدر صمیمی شده باشید که اسمشو خلاصه کنی
میونگ سو:اصلا به تو چه خودش مشکل.....
جیمین:بس کنید انقدر با هم لج نکنید
جونگ کوک:هعی اون اول شروع کرد(صداشو نازک میکنه میگه)جیمی بیا اتاقتو نشونت بدم،بد اونوقت تقصیر منه
میونگ سو:تصمیم گرفتم دیگه بجای اینکه برم باغ وحش بیام تو رو ببینم اخه میتونی به هر حیونی بخای تبدیل بشی،خرگوش میمون کنجکاوم بدونم دیگه میتونی به چی تبدیل بشی
جونگ کوک:صبر کن ببینم تو به من گفتی حیون؟
میونگ سو:حیف حیون
جونگ کوک: جیمین شی یه لحظه ما رو تنها میزاری تا اینو خفه کنم
جیمین:بسه(با داد)
جیمین:بخاطر یه اسمم با هم دعوا میکنید
میونگ سو:بستگی به طرف مقابل داره اگه انسان باشه باهاش دعوا نمیکنم اگه یه میمون باشه چرا
جونگ کوک:میمون خودتی
میونگ سو:اخی کوچولو گریه نکنی یه وقت
جیمین:میونگ سو بسه دیگه،جونگ کوک توعم جوابشو نده
جونگ کوک:اها وایسم دلش هرچی خواست بهم بگه
میونگ سو:من دیگه باهاش کاری ندارم
جونگ کوک:نه تروخدا داشته باش،اندازه کل هیکل من زبون داری
میونگ سو:الانم تبدیل به مگس شدی،صدای وز وز میاد جیمین میشنوی
جونگ کوک:یا مگه جیمین پسر خالته که بهش میگی جیمین
میونگ سو:ببخشید سرورم شما اجازه میدید چی صداش کنم
جونگ کوک:جیمین...شی(کلمه به کلمه)یا اقای پارک
جیمین:سرمو خوردید بسه دیگه،من شب همین جا میخوابم چون باید باندای جونگ کوک رو عوض کنم
میونگ سو:جعبه کمک های اولیه اونجاست شب بخیر
جیمین:شب بخیر
_میونگ سو از اتاق میاد بیرون از پله ها میره پایین به سمت آشپزخونه میره که دَرِ حال باز میشه بیونگ میاد داخل
میونگ سو:خریدی
+اره
-چرا انقد طولش دادی
شرط:۲۰لایک و ۲۰ کامنت
۱۸.۰k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.