جمعه یعنی تو

#جُمعه یَعنی #تو
#تو که دِل بُردی و، دلتَنگم و
این جُمعه و آن جُمعه و هر جُمعه را
در انتظارَت میکِشم آهی زِ دِل
چَشم ها در انتظارَت
دِل هَمیشه بیقرارَت
ای که میدانی چه بی اندازه دِل را
بَسته ام بَر دیدَنِ یِک دَم نِگاهَت

عِشق یَعنی این...؟
که تا دِلداده را دیوانه میبینی
از او رو گیری و دَر پَرده باشی یار...؟
مَرا مُحتاج میبینی...؟
بیا و این دِلِ دیوانه را دَریاب
دیدگاه ها (۲)

چشمهایش الکل بود مست میکرد همه ام را...

تصدقت برومرنگ چشمانت رااز کدامسیارهبه ارث برده ای تو؟!آخر ای...

مرد ها عاشق كه مي شوند اشكشان دم مشكشان است دوباره برميگردند...

.اعتراف میکنم دوست دارمَت !یک جور خاص ...کمی عاشق تر از حَوا...

شد خزان گلشن آشنایی...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط