نفرت عشق
نفرت عشق
پارت ۳۰
دیدم ارسلانه
اومد صندلی جلو نشست
ارسلان: سلام
دیانا: سلام
ارسلان : بیا جلو بشین
دیانا : راحتم برو
ارسلان: من راحت نیستم😐
دیانا: :-\
ارسلان: میای یا بیارمت...😐
دیانا: نمیام
ارسلان: پس گذینه دومو انتخاب کردی:-\
دیانا.....
ارسلان از ماشین پیاده شد رفت صندلی عقب دیانا رو بغلش کرد بردش گذاشت رو صندلی جلو..:-\
ارسلان: ...:-\
دیانا :-\
ارسلان : میگم اگ بچه ها بفهمن این همه وقت پشت در خونشون بودیم چه میکنن😐:-\
دیانا: نمد، برو دیگ
ارسلان: خا:-\
دیانا: افلین
ارسلان : چاکر شما
دیانا: سکوت:-\
ارسلان راه افتاد
دیانا: میشه نریم خونه؟
ارسلان: چرا؟بریم کجا؟مگهخونه چشه
دیانا: چقدر سوال میپرسی:-\
ارسلان: :-\
دیانا: برو خونه اصلا غلط کردم
ارسلان :..:-\
دیانا :-\
ارسلان راه افتاد خونه
مسیر بدون هیچ حرفی سپری شد..
دیانا خواب افتاده بود تو ماشین
پیاده شدم
رفتم جای دیانا
ارسلان: دیانا
بیدار نشد
..... ادامه دارد
♥:-\
بیخشید کوتاه بود اخه درس دارم
لایک؟😐:-\
اصکی برای حیوانات به شدت ازاد😐:-\
حیوانی میخای اصکی بری؟😐:-\
پارت ۳۰
دیدم ارسلانه
اومد صندلی جلو نشست
ارسلان: سلام
دیانا: سلام
ارسلان : بیا جلو بشین
دیانا : راحتم برو
ارسلان: من راحت نیستم😐
دیانا: :-\
ارسلان: میای یا بیارمت...😐
دیانا: نمیام
ارسلان: پس گذینه دومو انتخاب کردی:-\
دیانا.....
ارسلان از ماشین پیاده شد رفت صندلی عقب دیانا رو بغلش کرد بردش گذاشت رو صندلی جلو..:-\
ارسلان: ...:-\
دیانا :-\
ارسلان : میگم اگ بچه ها بفهمن این همه وقت پشت در خونشون بودیم چه میکنن😐:-\
دیانا: نمد، برو دیگ
ارسلان: خا:-\
دیانا: افلین
ارسلان : چاکر شما
دیانا: سکوت:-\
ارسلان راه افتاد
دیانا: میشه نریم خونه؟
ارسلان: چرا؟بریم کجا؟مگهخونه چشه
دیانا: چقدر سوال میپرسی:-\
ارسلان: :-\
دیانا: برو خونه اصلا غلط کردم
ارسلان :..:-\
دیانا :-\
ارسلان راه افتاد خونه
مسیر بدون هیچ حرفی سپری شد..
دیانا خواب افتاده بود تو ماشین
پیاده شدم
رفتم جای دیانا
ارسلان: دیانا
بیدار نشد
..... ادامه دارد
♥:-\
بیخشید کوتاه بود اخه درس دارم
لایک؟😐:-\
اصکی برای حیوانات به شدت ازاد😐:-\
حیوانی میخای اصکی بری؟😐:-\
۱۷۲.۹k
۳۰ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.