خبکهچه

#خب_که_چه...
.....
موی خود بر شانه میریزی شرابی، خب که چه؟
مست میرقصی در آیینه حسابی، خب که چه؟

دختر اربابی و یک باغ نوبر مال توست
کرده ای پنهان به پیراهن، گلابی، خب که چه؟

رویت آن سو میکنی، تا باز می بینی مرا
در قدم برداشتن ها می شتابی خب که چه؟

مثل آهویی که گم کرده ست راه خانه اش
اینچنین بی تاب و غرق التهابی خب که چه؟

من که جز بوسه ندارم هیچ کاری با لبت
اینهمه لب میگزی در اضطرابی خب که چه؟

دوست داری که چه را ثابت کنی؟ راحت بگو
سینه چاک تو هزار آدم حسابی خب که چه؟

باز شهرآورد بین "نه" و "آری" گفتنت
بازی لبهای قرمز، چشم آبی خب که چه؟

من نخورده مست و پاتیل توام دستم بگیر
باز چشمت را برایم می شرابی خب که چه؟

ای بلا ! تکلیف من را زودتر روشن بکن
من بمیرم یا بمانم؟ بی جوابی خب که چه؟

آه ای شیطان فرشته! لعنتی نازنین !
سایه ای در بستر بیدارخوابی خب که چه؟

دست بردار از سرم، یا عاشقم شو یا برو
بر خودت مینازی و در پیچ و تابی خب که چه؟

بر زمینت میزنم یک شب تو را خواهم شکست
روی دیوار اتاق و کنج قابی خب که چه؟؟
دیدگاه ها (۴)

تو سرد شده ای وَ من بیهوده می دمَم در خاکسترِ خاطرات...!نه ن...

مستقل ترین زن جهان هم که باشی،وقت هایی هستکه دلت پر میزند بر...

باز با آیات عشقت مست و بیمارم نکن شعر، خوابم میکند ، آرام، ب...

#کیست...؟....روز سختی تازه میفهمی هوادار تو کیست؟بی کس و درم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط