مخاطب...
حرف اول:از یه زمانی به بعد بعضی آدمای زندگیت رو یه جور دیگه دوست داری... نه اینکه نمیشه توصیف کرد... نه... اما کلمات خیلی کوچیکتر از اینند که بتونند احساسات آدم رو شرح بدن...
حرف دوم:
بعضی آدما با حضورشون تو زندگیت یه چیزی بهت اضافه میکنند... مهم نیست چقدر دور باشند یا نزدیک؛ مهم نیست چقدر پرمشغله یا بیکار؛ مهم نیست تو آدم چندم زندگیشون هستی... مهم اینه از یه جایی به بعد توی زندگیت هستند...
انگار بعضی آدما رو خدا نگه داشته برای زمان اضافه بازی زندگی...
درست اون زمانی که امیدت رو به همه آدمای اطرافت از دست میدی...
شبیه بازیکن دوازدهم...
انگار همون مهره ای که نگه داشته شده برای روز مبادا...
انگار همون برگ برنده ای که قرار بوده یه روز رو بشه...
همون ورق آس بازی زندگی که میتونع کل ورق زندگی رو برگردونه...
دوست داشتن این آدما فرق میکنه با همه دنیا...
اینا همون مخاطبای خاص دعاهای بعد سجده شکرت هستند...
همونا که حاضری به خاطرشون از خودت بگذری...
همونا که دنیای بزرگ تنهاییاتو باهاشون قسمت میکنی...
اینا همونان که یه روز بهار بی هوا به اسم کوچیک صدات میزنند و میپرسند حاضری تو بازی سخت زندگی همراهشون بشی...
اینا همونان که باید هر روز بخاطر داشتنشون خدا رو شکر کرد...
حرف سوم:
اسمشو تو گوشیم سیو کردم تمام ناتمام...
چرا این اسم نمیدونم...
فقط همدم تمام لحظه هاییه که سالها تنها گذروندمشون...
تمام عاشقانه های منو که گاهی از حوصله خودم هم سر میره طاقت میاره...
همین برام کافیه...
از نوشته های قدیمی من...
حرف دوم:
بعضی آدما با حضورشون تو زندگیت یه چیزی بهت اضافه میکنند... مهم نیست چقدر دور باشند یا نزدیک؛ مهم نیست چقدر پرمشغله یا بیکار؛ مهم نیست تو آدم چندم زندگیشون هستی... مهم اینه از یه جایی به بعد توی زندگیت هستند...
انگار بعضی آدما رو خدا نگه داشته برای زمان اضافه بازی زندگی...
درست اون زمانی که امیدت رو به همه آدمای اطرافت از دست میدی...
شبیه بازیکن دوازدهم...
انگار همون مهره ای که نگه داشته شده برای روز مبادا...
انگار همون برگ برنده ای که قرار بوده یه روز رو بشه...
همون ورق آس بازی زندگی که میتونع کل ورق زندگی رو برگردونه...
دوست داشتن این آدما فرق میکنه با همه دنیا...
اینا همون مخاطبای خاص دعاهای بعد سجده شکرت هستند...
همونا که حاضری به خاطرشون از خودت بگذری...
همونا که دنیای بزرگ تنهاییاتو باهاشون قسمت میکنی...
اینا همونان که یه روز بهار بی هوا به اسم کوچیک صدات میزنند و میپرسند حاضری تو بازی سخت زندگی همراهشون بشی...
اینا همونان که باید هر روز بخاطر داشتنشون خدا رو شکر کرد...
حرف سوم:
اسمشو تو گوشیم سیو کردم تمام ناتمام...
چرا این اسم نمیدونم...
فقط همدم تمام لحظه هاییه که سالها تنها گذروندمشون...
تمام عاشقانه های منو که گاهی از حوصله خودم هم سر میره طاقت میاره...
همین برام کافیه...
از نوشته های قدیمی من...
۳۷.۹k
۲۹ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.