یاسربینامتیرماهی

#یاسر_بینام_تیر_ماهی
عقرب چشمهاتو میدیدم، اغلب زخمهامو میبینی
عاشقت بودمو بهت ساده، گفتم اما، چرا نفهمیدی؟!
هر نگاش پر از یه رنگی بود، روزهای اولی که دوستم داشت
رنگ آبی به آسمونم داد، ستاره تو دله شبم میکاشت
اون که طعم لباش طعم رویا بود
بوسه هاش قلبمو تکون میداد
مرده بودم نگاه پر مهرش، زندگی رو بهم نشون میداد
امپراتور دلبری بودو من، یه سرباز رونده از دربار
گفتم عاشق شدم بهم خندید، گفت از این خواب کهنه دست بردار...
صبح با خواب چشم اون بیدار، شب، با یاد اون چشم میرفت
خواب دیدم که غرق شادی بود، وقتی از چشم من اشک غم میرفت...
خواب دیدم که رویه یک بالش،
سر اون گرم عشقه یارش بود....
خواب دیدم که یک لب هرزه، نیمه شب چه بیقرارش بود......
دیدگاه ها (۲۱)

#یاسر_بینام_تیر_ماهیبیشتر از من به فکر اون بودمبیشتر از اون ...

"1" عشق تو یک نگاه رو باور نداشتم، اصن خنده دار بود،مگه میشد...

یارو وقتی ادکلن خودشو میزنه:تیسوقتی ادکلن مارو میزنه :تیسسسس...

خدایا!گفتم خسته ام ، گفتی:لاتقنطوامن رحمة الله(زمر/۵٣)گفتم :...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۰#

ᴵ ʲᵘˢᵗ ʷᵃⁿᵗ ᵗᵒ ᵉˣᵖᵉʳⁱᵉⁿᶜᵉ ˡᵒᵛᵉ.ᴾᵃʳᵗ☆⑥چشمامو باز کردم دستام ب...

رمان فیک پارت 5 شرط کامنت بالای 15بچه ها دفعه قبلی لایکا نرس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط