جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم
مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت
فرش گسترده و در دست گلایل دارد

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز
ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

کودکی فال فروش است و به عشقت هر روز
می خرم از پسرک هر چه تفأل دارد

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها
تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد
دیدگاه ها (۰)

#سیما_بینا #ای_دل_بلایی_دلبر

دوستت دارم به همین سادگی! با ذره ذره ی وجودم با تمام قلبم با...

دوستانم همه نابند طلا سیری چنددرد از همه شان دوربلا سیری چند...

تاری از موی سرت کم بشود میمیرم.تار گیسوی تو در هم بشود میمیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط