من نمي دانم كه هیجده یا نوزده سالمه است..
من نمي دانم كه هیجده یا نوزده سالمه است..
من موهاي كوتاهی دارم.. با چشماني بي حالت و تهي از هر گونه احساس و پوستي رنگ پريده!!
من خودم را نمي شناسم ، از حال يك ثانيه ديگرم خبر ندارم..
لباس هايم همه گشاد و مشكي هستند، مي توانم همزمان با قربان صدقه رفتن نقشه ي قتل يك ادم را در سرم بكشم!
گاهي بسيار بي آزار و گاهي مثل يك جاني خطرناك!
#عشقمن به راحتي تبديل به تنفر ميشود... دلسوزي كردن من ممكن است به ارزوي مرگي ختم شود!
در منطق من كسي كه دوسش دارم ماله من است..
كسي كه مرا #دوستدارد نبايد به من اعتراضي كند!
چون من را #دوستدارد و من هر طور كه ميخواهم با او رفتار ميكنم..
من از يك ادم سالم و منطقي گاه به مريضي رواني تبديل ميشوم!
و اين منم..
از دست دادن چيزي جدا نشدني در #زندگيمن است
#خاص#نوشته_های_غریب
من موهاي كوتاهی دارم.. با چشماني بي حالت و تهي از هر گونه احساس و پوستي رنگ پريده!!
من خودم را نمي شناسم ، از حال يك ثانيه ديگرم خبر ندارم..
لباس هايم همه گشاد و مشكي هستند، مي توانم همزمان با قربان صدقه رفتن نقشه ي قتل يك ادم را در سرم بكشم!
گاهي بسيار بي آزار و گاهي مثل يك جاني خطرناك!
#عشقمن به راحتي تبديل به تنفر ميشود... دلسوزي كردن من ممكن است به ارزوي مرگي ختم شود!
در منطق من كسي كه دوسش دارم ماله من است..
كسي كه مرا #دوستدارد نبايد به من اعتراضي كند!
چون من را #دوستدارد و من هر طور كه ميخواهم با او رفتار ميكنم..
من از يك ادم سالم و منطقي گاه به مريضي رواني تبديل ميشوم!
و اين منم..
از دست دادن چيزي جدا نشدني در #زندگيمن است
#خاص#نوشته_های_غریب
۱۱۰.۲k
۲۱ خرداد ۱۴۰۰