part 30/part آخر
part 30/part آخر
هاری:ما آمدیم
هوسو:خسته شدمممممم
سوهو:هوسو خفه شو خوابم میاد
جونگ کوک:مگه رفته بودین جنگ
هاری:نه..... وایسا ببینم ات چرا بغل تو هس و روبه رو نشسته تو بغلت
هوسو:سوهو گوشت رو بیار
سوهو:بیا بگو
هوسو دم گوش سوهو
هوسو:احساس میکنم جونگ کوک ات رو بوس کرده
سوهو:آخه از لپ چیزی نیس که(آروم دم گوش)
هوسو:گیج منظورم لبش بود
سوهو:اها میتونه
هاری:عهههه شما دوتا چی هی پچ پچ میکنید
هوسو تو گوش هاری
هوسو:جونگ کوک ات رو بوسیده اونم از لبش
هاری:واییییییییییی
دینگ دینگ
سوهو:کیه؟
هوسو:ننه دده نباشه
هاری:نه اونا فردا شب میان
سوهو:بفرماید
تهیونگ:عاااام سلام خوبین
همه باهم بجز جونگ کوک:سلا مرسی بله
جونگ کوک:کاری داشتی
تهیونگ:خب آره انگار دستبند ات مونده پیش من
هاری:ات اگه دستبند بندازه دستش شروع به خارش میکنه وایسا ببینم هوسو من اینو برات دیروز گرفتم
هوسو:واییی آره خودشه
هاری:دست تهیونگ چیکار میکنه
هوسو:امروز عصر که دیدیمش اون موقع گفت زیپ کیفم رو ببند منم بستم شاید اونجا گیر کرده
هاری:اها
تهیونگ:خب دیگه من مزاحم نشم باییییی
جونگ کوک:به سلامت هوشه😂
ات:خدافظ
بچه ها:بای بای
هاری:ما آمدیم
هوسو:خسته شدمممممم
سوهو:هوسو خفه شو خوابم میاد
جونگ کوک:مگه رفته بودین جنگ
هاری:نه..... وایسا ببینم ات چرا بغل تو هس و روبه رو نشسته تو بغلت
هوسو:سوهو گوشت رو بیار
سوهو:بیا بگو
هوسو دم گوش سوهو
هوسو:احساس میکنم جونگ کوک ات رو بوس کرده
سوهو:آخه از لپ چیزی نیس که(آروم دم گوش)
هوسو:گیج منظورم لبش بود
سوهو:اها میتونه
هاری:عهههه شما دوتا چی هی پچ پچ میکنید
هوسو تو گوش هاری
هوسو:جونگ کوک ات رو بوسیده اونم از لبش
هاری:واییییییییییی
دینگ دینگ
سوهو:کیه؟
هوسو:ننه دده نباشه
هاری:نه اونا فردا شب میان
سوهو:بفرماید
تهیونگ:عاااام سلام خوبین
همه باهم بجز جونگ کوک:سلا مرسی بله
جونگ کوک:کاری داشتی
تهیونگ:خب آره انگار دستبند ات مونده پیش من
هاری:ات اگه دستبند بندازه دستش شروع به خارش میکنه وایسا ببینم هوسو من اینو برات دیروز گرفتم
هوسو:واییی آره خودشه
هاری:دست تهیونگ چیکار میکنه
هوسو:امروز عصر که دیدیمش اون موقع گفت زیپ کیفم رو ببند منم بستم شاید اونجا گیر کرده
هاری:اها
تهیونگ:خب دیگه من مزاحم نشم باییییی
جونگ کوک:به سلامت هوشه😂
ات:خدافظ
بچه ها:بای بای
۴.۰k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.