به من میگفت
به من میگفت:
«چشمهای تو مرا به این روز انداخت. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده. تاب و تحمل نگاههای تو را نداشتم. نمیدیدی که چشم بر زمین میدوختم؟»
به او گفتم:
«در چشمهای من دقیقتر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزی در آن نیست...»
«چشمهای تو مرا به این روز انداخت. این نگاهِ تو کارِ مرا به اینجا کشانده. تاب و تحمل نگاههای تو را نداشتم. نمیدیدی که چشم بر زمین میدوختم؟»
به او گفتم:
«در چشمهای من دقیقتر نگاه کن!
جز تو هیچ چیزی در آن نیست...»
- ۱۳.۷k
- ۱۳ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط