مرا هزار امید است و هر هزار تویی

مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی

شهاب زودگذر لحظه‌های بوالهوسی است
ستاره‌ای که بخندد به شام تار تویی

جهانیان همه گر تشنگان خون من‌اند
چه باک زان‌همه دشمن چو دوست‌دار تویی

دلم صراحی لبریز آرزومندی‌ست
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
دیدگاه ها (۳)

یادش بخیر.

برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنمکه چراغ ها و نشانه ها را در...

تو نخواهی آمدو شعرداستان پرنده یی ستکه پرواز را دوست دارد وب...

در شب کوچک من، افسوسباد با برگ درختان میعادی دارددر شب کوچک ...

مرا هزار امید است و هر هزار توییشروع شادی و پایان انتظار توی...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط