سناریو

سناریو :
وقتی دفتر خاطراتت رو میخونن
نامجون : ( غرق در تفکر🗿)
جین : یاع یاع یاع چه خاطرات سمی داری!🗿
شوگا : اون موقع همه ازت متنفر بودن🔫🗿
جیهوپ : چرا بهم نگفتی یه خواهر داری؟ ( گشادیش میشده 🗿)
جیمین : توکه میگفتی اولین بوست با من بوده! پس چرا اینجا نوشته ازش لب گرفتی؟! ( ا/ت الان پارت میکنم🗡🗿)
تهیونگ : باهات قهرم....! چرا اون موقع بایه پسر بودی به من نگفتی؟‌! ( ازراعیل بیا ا/ت رو از رو زمین محو کن! 🗿)
کوک : ( درحال شیرموز خوردن و خوندن بقیه خاطراتت) 🗿🗿🗿

هعی اگر سناریو درخواستی داشتید بگید تا پیوی...تکرار میکنم پیوی!🗿🗿🗿🗿🫠
دیدگاه ها (۰)

انتخابی‌.....انتخاب کنید :) اگر تو مافیا بودی...ساخت خودم

سناریو : وقتی عضو هشتمی و سگ داری و سگت میزنه یونتانو پاره م...

یکم سناریو بزارم:)وقتی گرل فرندشون هستی و خیلی وقته ندیدنت و...

انتخابی...انتخاب کنید خودم درست کردم♡

love Between the Tides³⁷ا/ت: برای دوست دخترت خریدی؟ تهیونگ: ...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط