به دردی مبتلا گشتم
.
به دردی مبتلا گشتم
که درمانش تو میدانی
اسیر فصل پاییزم
تو با من یار میمانی
تو از این لحظه های من
خبر داری فقط انگار
به احساس تو وابسته ام
کمی بیش از همه اینبار
فراموشی نمیابم
تورا دلبسته میخواهم
در این دفتر در این قاموس
تو را مجنون مینامم
تو را میخواهم و هرگز
بغیر از تو نمیخواهم
در این دنیا در این گیتی
بغیر از تو نمیابم...!!!
.
.
.
.
.
ترانه از محمد اکبرجانی (یزدان).
.
.
.
.
به دردی مبتلا گشتم
که درمانش تو میدانی
اسیر فصل پاییزم
تو با من یار میمانی
تو از این لحظه های من
خبر داری فقط انگار
به احساس تو وابسته ام
کمی بیش از همه اینبار
فراموشی نمیابم
تورا دلبسته میخواهم
در این دفتر در این قاموس
تو را مجنون مینامم
تو را میخواهم و هرگز
بغیر از تو نمیخواهم
در این دنیا در این گیتی
بغیر از تو نمیابم...!!!
.
.
.
.
.
ترانه از محمد اکبرجانی (یزدان).
.
.
.
.
- ۳۷۱
- ۱۵ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط