ماه روشن من پارت 39

صب
جیمین
از خواب پاشدم رفتم حموم موهامو خشک کردم رفتم پایین دیدم هلیا داره صبحونه درست میکنه رفتم پیشش و از پشت بغلش کردم
+صبحت بخیر خوابالو
-صبح تو هم بخیر عشقم
صبحونه سر میز
-خب هلیا من میخوام یه چیزی رو بهت بگم
+جون دلم
-من دلم میخواد بریم ایران
+اره منم خیلی دلم میخواد بریم ایران
-خب کی بریم
+ام هفته بعد
-اره بیبی گرل فکر خوبیه
+اهوم حالا صبحونت رو بخور که من باید برم بیرون
-چیکار داری؟
+میخوام برم یکم واسه خودم وسیله بگیرم
-اومممم خوبه فقط مراقب خودت باشیا
+باش ددی جیمین.
هلیا
رفتم یه لباس شیک پوشیدم ( عکسشو میزارو )یکم ارایش کردم و یه عطر تلخ به خودم زدم با جیمین خدافسی کردم و رفتم بیرون
جیمین
هلیا رفت بیرون منم گوشیم رو برداشتم دیدم یه شماره ناشناس یه ویدیو برام فرستاده ویدیو رو باز کردم با چیزی که دیدم خون تو رگام منجمد شد دیدم هلیا و یه مرد دیگه دارن باهم سکس میکنن ولی نمیتونستم باور کنم ولی دیگه عصبی شده بودم منتظر هلیا موندم تا بیاد
+زینگگگگگ
درو باز کردم
-هلیا(سرد)
+بله چرا سرد حرف میزنی
-این چیعههه(با داد و عصبانیت)
+هق ددی بخدا نمیدونم هق(با گریه)
-راسته راسته
+میخوای هق بهت هق ثابت کنم؟
-اره ببینم
هلیا
جیمین بهم موضوع رو گفت دستشو گرفتم نشوندمش تو ماشین و حرکت کردم سمت یکی از معروف ترین کسایی که تشخیص میده این تقلبی یا نه
+پیاده شو تا بهت بگم.
-باش.
+سلام اقا
(اقاعه٫)
٫سلام خانم پارک سلام اقای پارک
-سلام
٫خب در خدمتتون هستم
+اقا این ویدیو تقلبیه یا نه
٫امممممم خب این ویدیو امممم.
-بگو دیگه.
٫این ویدیو تقلبیه
+دیدی
جیمین
وقتی پسره گفت اون ویدیو تقلبی انقدر خوشحال شدم که نگو ولی هلیا با گریه رفت بیرون
-سکسی گرلم
+بله.
-منو ببخش عشقم من بدون تو نمیتونم
+هق ددی جیمین جونم.
-جون دلم.
+دوست دارم
-منم دوست دارم.
هلیا
به جیمین ثابت شد که اون ویدیو تقلبیه حرکت کردیم سمت خونه وقتی رسیدیم.........



✩.･*:｡≻───── ⋆♡⋆ ─────.•*:｡✩
خماری😂
حمایت کنید بیبی هام 🍻♥
اگر هم کم بود ببخشید 🪐🧸
شرط برای پارت بعد:8 لایک