ازدواج اجباری پارت 14
یونگی:گفتم دوست دارم
ا/ت:توقع نداشته باش دوست داشته باشم با این چیزی که گفتم حتما اذیتم کردی باید قبلا بهم می گفتی اون موقع که دوست داشتم اتاقم کدومه
یونگی:عوم حق با توعه سمت راست اتاق تو هستش
ا/ت رفت تو اتاقش
ویو ا/ت:یعنی همشون اینقدر احمقن یا من بازیگر خوبی ام که نفهمیدن حافظه امو از دست ندادم می خاستم از یونگی فاصله بگیرم اصن فکرشم نمی کردم اینجوری بشه ولی دکتراهم مث اینکه احمقن حداقل تست می گرفتین احمقای بی عرزه
ویو یونگی
حالا چیکار کنم اون حافظه اشو از دست داده هیچ راهی نداره تا منو بشناسه خاطراتشوبرگردونم ببخشید باید از همون اول بهت می گفتم دوست دارم اگه می گفتم شاید اینجوری نمیشه بازم خوبه بچه ام سالمه
تق تق
یونگی:بیا تو
ا/ت:من گشنمه
یونگی:می خایی برات غذا درست کنم یا سفارش بدم؟
ا/ت:از اونجایی که بهت نمی تونم اعتماد کنم و شکم نازنینمو به چوخ ندی ترجیح می دم سفارش بدی
یونگی:(خنده) چی می خوری
ا/ت:مرغ سوخاری و کورون داگ
یونگی:(توذهنش علاقه هاش هنوز هیچ فرقی کرده) باشه
ا/ت:تو خودت چی می خوری
یونگی:برگر دوست دارم
ا/ت:میشه نصف نصف کنیم
یونگی:باشه گشنه
ا/ت:خوبه خودم گفتم گشنمه ام لازم نبود تو بگی
یونگی:باشه بابا
ا/ت:(خنده) برووو
ا/ت:توقع نداشته باش دوست داشته باشم با این چیزی که گفتم حتما اذیتم کردی باید قبلا بهم می گفتی اون موقع که دوست داشتم اتاقم کدومه
یونگی:عوم حق با توعه سمت راست اتاق تو هستش
ا/ت رفت تو اتاقش
ویو ا/ت:یعنی همشون اینقدر احمقن یا من بازیگر خوبی ام که نفهمیدن حافظه امو از دست ندادم می خاستم از یونگی فاصله بگیرم اصن فکرشم نمی کردم اینجوری بشه ولی دکتراهم مث اینکه احمقن حداقل تست می گرفتین احمقای بی عرزه
ویو یونگی
حالا چیکار کنم اون حافظه اشو از دست داده هیچ راهی نداره تا منو بشناسه خاطراتشوبرگردونم ببخشید باید از همون اول بهت می گفتم دوست دارم اگه می گفتم شاید اینجوری نمیشه بازم خوبه بچه ام سالمه
تق تق
یونگی:بیا تو
ا/ت:من گشنمه
یونگی:می خایی برات غذا درست کنم یا سفارش بدم؟
ا/ت:از اونجایی که بهت نمی تونم اعتماد کنم و شکم نازنینمو به چوخ ندی ترجیح می دم سفارش بدی
یونگی:(خنده) چی می خوری
ا/ت:مرغ سوخاری و کورون داگ
یونگی:(توذهنش علاقه هاش هنوز هیچ فرقی کرده) باشه
ا/ت:تو خودت چی می خوری
یونگی:برگر دوست دارم
ا/ت:میشه نصف نصف کنیم
یونگی:باشه گشنه
ا/ت:خوبه خودم گفتم گشنمه ام لازم نبود تو بگی
یونگی:باشه بابا
ا/ت:(خنده) برووو
۶.۹k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.