من اومدم با شعرای ترو تازهزندگی ما پر از رمز و رازه

من اومدم با شعرای ترو تازه/زندگی ما پر از رمز و رازه
بابای من شب و روز سرکاره/تا خرج من و داداشامو دراره
بند بند دستاش پینه زده/فشار زندگی روش خیمه زده

شاید فقط زندگی ما نباشه پر از چاله/یکی به ما بگه چیه چاره
دنیا داره نابود میشه ای خدا/پس کی مارو میکنی زین دنیا جدا
نداریم جز مرگ چاره ای دگر/سالی یه بار میبینیم یه سیخ جگر
بعضی شبا گشنه میخوابیم/صبحا با صدای شکم بیداریم
غم و شادی ما شده پول/خرجای زندگی شده یه غول
پول حلال به سختی در میاد/موقع خرج کردنش بابات درمیاد
چشاتو ببندو مارو تصور کن/خدارو صدهزار مرتبه شکر کن
به امید روزی که فقر ریشه کن بشه
شاعر: خودم
دیدگاه ها (۳)

هرجا میری بحث سر خیانته/آخه این کجاش جزء انسانیتهمتن های غمگ...

نسل به نسل که جلوتر میریم/به سمت انسان اولیه پیش میریملباس و...

چرا برنامه بیست چهارده بین دو نیمه ایران-آرژانتین پخش نشد؟؟؟...

:|بیچارهبابا بهش حق بدید گل بزنه.تیم کشورشه،وظیفشه گل بزنه.ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط