عضو هشتم
+ بیاین بخواطر قبول شدنم جشن بگیریم
میا :ایده ی خوبیه
لیا:منم موافقم
+خب من برم یک سری چیز میز اماده کنم بخوریم
میا و لیا:باشه
+لیا تو برو یک سری چیز میز بخر وبیا و تو میا بازی های فکری و همین طور فیلم رو ماده کن
میا و لیا :باشه
+خب دیگه برین
ویو ا/ت
وسطهای فیلم بود که میا ترسید اومد بغل من منم بغلش کردم
بعد از تموم شدن فیلم دیدم میا و لیا خوابشون برده بلندشون کردم بردمشون رو تخت خواب ه اشون و خودمم رفتم خوابیدم
فردا صبح
ویو ا/ت
بیدار ش دم رفتم دوش گرفتم اومدم دیدم ساعت ۵ صبحه ساعت ۹ باید اونجا باشم پس کلی وقت دارم رفتم توی باغ کوچولویی که خودم با دست خودم درستش کردم
به گل ها و توت فرنگی ها گوجه های کوچولو و همچنین خیارهای بزرگ و کوچیک اب دادم رفتم تو خونه پنکیک مورد علاقه ی خواهرم و 3 تا لیوان گنده شیر کاکائو درست کردم
رفتم میا و لیا رو بیدار کردم اومدن صبحونه خوردن
بعد از صبحونه با یک لیوان قهوه به سمت تراس اتاقم رفتم کمی از کتاب مورد علاقم خوندم
وقتی خوندن کتاب رو تموم کردم لباس پوشیدم و رفتم سمت کمپانی
میا :ایده ی خوبیه
لیا:منم موافقم
+خب من برم یک سری چیز میز اماده کنم بخوریم
میا و لیا:باشه
+لیا تو برو یک سری چیز میز بخر وبیا و تو میا بازی های فکری و همین طور فیلم رو ماده کن
میا و لیا :باشه
+خب دیگه برین
ویو ا/ت
وسطهای فیلم بود که میا ترسید اومد بغل من منم بغلش کردم
بعد از تموم شدن فیلم دیدم میا و لیا خوابشون برده بلندشون کردم بردمشون رو تخت خواب ه اشون و خودمم رفتم خوابیدم
فردا صبح
ویو ا/ت
بیدار ش دم رفتم دوش گرفتم اومدم دیدم ساعت ۵ صبحه ساعت ۹ باید اونجا باشم پس کلی وقت دارم رفتم توی باغ کوچولویی که خودم با دست خودم درستش کردم
به گل ها و توت فرنگی ها گوجه های کوچولو و همچنین خیارهای بزرگ و کوچیک اب دادم رفتم تو خونه پنکیک مورد علاقه ی خواهرم و 3 تا لیوان گنده شیر کاکائو درست کردم
رفتم میا و لیا رو بیدار کردم اومدن صبحونه خوردن
بعد از صبحونه با یک لیوان قهوه به سمت تراس اتاقم رفتم کمی از کتاب مورد علاقم خوندم
وقتی خوندن کتاب رو تموم کردم لباس پوشیدم و رفتم سمت کمپانی
۳.۹k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.