صبح است دمی بر می گلرنگ زنیم

صبح است، دمی بر می گلرنگ زنیم
وین شیشهٔ نام‌وننگ برسنگ زنیم


دست از اَمَلِ درازِ خود باز کشیم
در زلفِ دراز و دامنشِ چنگ زنیم


#خیام
دیدگاه ها (۱)

‌صبح یعنی پرواز !قد کشیدن در باد...چه کسی می گوید ؛پشت این ث...

‌در دلم جا کرد عشقش اختیار از من گرفتچون مرا از من برون کرد ...

‌گرم از پیش برانی و به شوخی نرومعفو فرمای که عجز است نه بی ف...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

سعدیا دی رفت و فردا همچنان موجود نیست # در میان این و آن فرص...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط