نیست

نیست !
و عاشقانه هایی که باید در گوشش می خواندم،
از سرِ ناچاری سهم کاغذها شد...
لطفا دست به دستش کنید!
تا برسد به دست صاحب اصلیش
شاید آن موقع نباشم که حضوری بگویم
لااقل با چشم خودش ببیند که هنوز،
دست از دوست داشتنش برنداشته ام...

#ابراهیم_عسکری
دیدگاه ها (۱)

من دیگر توانِ خاطره ساختنم نیستکفشت را که در خانه ی من درآور...

هی فلانیدورادور دوستت دارمشاید قصه ای نباشم که گفته باشی صدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط