با هر لبخندت

با هر لبخندت
جاری می شوی
در رود بی جان احساسم ،
و بذر عشق جوانه می زند
در سرزمین مکدر ثانیه ها !

تا واژه هایی رقصان،
شعری به بلندای یلدا؛
بر سینه ی سرنوشتم
حک کنند!
دیدگاه ها (۱)

شعله های هوسِمواج در سیاهی چشمانتپیراهن شب را می درد و مرا س...

هر چند که خاموشم ، چشم از تو نمیپوشمافسوس که میترسی از خالی ...

در گوشه و کنار قلبم آشیانه کرده ایو هر روز نسیم یادتنوازشگر...

غروب ،نم ،نم باران ،و آواز حُزن اَنگیز فاصله کاش مرا رها کنی...

عاشقانه های شبنم

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

فقط کنار تو..!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط