من تنها نیستم *پارت ۴*
من تنها نیستم *پارت ۴*
ات:خودم میدونم
.....
جیمین:خب من برم صبحونه درست کنم
یونجون:برو
*گوشی ات زنگ میخوره*
مکالمه/:
ات:الو؟
ته:سلام ات
ات:سلام ته کاری داشتی؟
ته:آره کجایی؟
ات:خونه یونجون
ته:بیا سالن
ات:چرا؟
ته:کمپانی رقص رو عوض کرده
ات:وای خدایا
ته:بیای ها
ات:باش ساعت ۱۲ اونجام
*ته طراح رقص اته*
قطع کرد/:
جیمین:کی بود؟
ات:طراح رقص
یونجون:چی میگفت؟
ات:گفت رقص عوض شده
جیمین:اههه این کمپانی هم فقط بلده رقص عوض کنه
ات:جیمین بگو باید ی ساعت دیگه اونجا باشم
جیمین:اوکی
*بعد صبحونه خوردن*
ات:خب من برم
یونجون:وسایلت رو برداشتی ؟
ات:ای وای لباسام یادم رفت
یونجون:بدو بردار
جیمین:منم میام
ات:تو کجا
جیمین :خب امروز قراره کامبک جدید رو تمرین کنم
ات:تو کی کامبک داری؟
جیمین:منظورم ضبط کردم
ات:اوکی بیا فقط ماشین رو هم بردار بریم
یونجون:جیمین ماشین نداره
ات:تو هم بیا ی تمرینی کن هم ماشینت رو بیار
یونجون:اوکی
*سالن/:
ته:ات اینا کیه آن
ات:این جیمینه اینم یونجون
ته:جیمین تو چرا اومدی؟
جیمین:خب چرا نداره اومدم تمرین کنم
یونجون:اهم اهم
ته:عه سلام
یونجون:علیک
ته:برم ات
ات:اوکی
*تمرین*
ات:بابا نمیشه پاهام نمیچرخه
ته:تو پات رو هفت کن
ات:خب کردم
ته:*پاش رو اونجور که میگه میکنه و سرش رو میاره بالا میگه*اینجور
جیمین:هویییی چیکار میکنی
ات:جیمین!
جیمین:بابا داشت جای دیگه ت رو نگا میکرد
ته:جیمین چت شده داشتم بهش یاد میدادم
جیمین:ببخشید نمیدونستم
ات:خودم میدونم
.....
جیمین:خب من برم صبحونه درست کنم
یونجون:برو
*گوشی ات زنگ میخوره*
مکالمه/:
ات:الو؟
ته:سلام ات
ات:سلام ته کاری داشتی؟
ته:آره کجایی؟
ات:خونه یونجون
ته:بیا سالن
ات:چرا؟
ته:کمپانی رقص رو عوض کرده
ات:وای خدایا
ته:بیای ها
ات:باش ساعت ۱۲ اونجام
*ته طراح رقص اته*
قطع کرد/:
جیمین:کی بود؟
ات:طراح رقص
یونجون:چی میگفت؟
ات:گفت رقص عوض شده
جیمین:اههه این کمپانی هم فقط بلده رقص عوض کنه
ات:جیمین بگو باید ی ساعت دیگه اونجا باشم
جیمین:اوکی
*بعد صبحونه خوردن*
ات:خب من برم
یونجون:وسایلت رو برداشتی ؟
ات:ای وای لباسام یادم رفت
یونجون:بدو بردار
جیمین:منم میام
ات:تو کجا
جیمین :خب امروز قراره کامبک جدید رو تمرین کنم
ات:تو کی کامبک داری؟
جیمین:منظورم ضبط کردم
ات:اوکی بیا فقط ماشین رو هم بردار بریم
یونجون:جیمین ماشین نداره
ات:تو هم بیا ی تمرینی کن هم ماشینت رو بیار
یونجون:اوکی
*سالن/:
ته:ات اینا کیه آن
ات:این جیمینه اینم یونجون
ته:جیمین تو چرا اومدی؟
جیمین:خب چرا نداره اومدم تمرین کنم
یونجون:اهم اهم
ته:عه سلام
یونجون:علیک
ته:برم ات
ات:اوکی
*تمرین*
ات:بابا نمیشه پاهام نمیچرخه
ته:تو پات رو هفت کن
ات:خب کردم
ته:*پاش رو اونجور که میگه میکنه و سرش رو میاره بالا میگه*اینجور
جیمین:هویییی چیکار میکنی
ات:جیمین!
جیمین:بابا داشت جای دیگه ت رو نگا میکرد
ته:جیمین چت شده داشتم بهش یاد میدادم
جیمین:ببخشید نمیدونستم
۷.۰k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.