برای تو و خویش


برای تو و خویش
چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلماتمان ببیند

گوشی که صداها و شناسه ها را
در بیهوشیمان بشنود

برای تو و خویش
روحی که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد

و زبانی که
در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزها که دربندمان کشیده است
سخن بگوییم


#مارگوت_بیگل

دیدگاه ها (۰)

‌#دیالوگری: دیگه حتی رُفقام هم نمیخوان با من حرف بزنن!اِدی: ...

‌گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟ گفت من نام تو را نیز ...

‌‌تو کیستی که صدایت به آب می‎ماندتبسّمت به گل آفتاب می‎ماندت...

‌ای شب به من بگو...اکنون ستاره‌ها...نجواگران مرثیه ی عشق کیس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط