گم شدن در کوچه های بی کسی حقم نبود

گم شدن در کوچه های بی کسی ...حقم نبود
وای این دلشوره ها ...دلواپسی... حقم نبود

گفته بودم......دوستت دارم......نکردی باورم
بارها تفتیش کردن.............وارسی حقم نبود

دامنی از گل برایت هدیه آوردم........ولی
این چنین پر پر شدن چون اطلسی.....حقم نبود

من که تنها هم نشینم .......اشک و یک آیینه بود
بی وفایی،،هم نشینی بابی کسی.....حقم نبود

گفته بودی تا نفس..........تا آخرین دم با منی
اینکه حالا .........بعد مرگم میرسی حقم نبود..!!!
دیدگاه ها (۱)

نحوه ی باز نشسته شدن مسولان ایرانی:-)

اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبیبراورند غلامان او درخت از بیخ

نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد تو را ، دلت را ، صداقتت را...

لبخند دروغکی چرا....خوب نیستمامروز حالم بد استومن گیر کرده ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط