ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺯﺩﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﯽ، ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﯿﺰ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﻧﯿﺰ ﭘﯿﻮﺳﺖ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ. ﺁﻥ ﺷﺨﺺ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ.

ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﻝ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯼ؟

ﮔﻔﺖ: ﺻﺎﺣﺐ ﻣﺎﻝ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ،ﻣﺎﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺩﺯﺩ ﻣﺎﻝ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻢ ، ﻧﻪ ﺩﺯﺩ ﺩﯾﻦ. ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺻﺎﺣﺐ ﺁﻥ ﻣﺎﻝ ، ﺧﻠﻠﯽ ﻣﯽ ﯾﺎﻓﺖ ، ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﻣﻦ، ﺩﺯﺩ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺍﺳﺖ.
دیدگاه ها (۲۰)

آدم‌هایی که شما را بارها و بارها می‌آزارند، مانند کاغذ سمباد...

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ﻧﺎﺩﺍﻥ «ﺻﺨﺮﺓ» ﻭ ﺳﻨﮓ ﺳﺨﺘﻲ ﺍﺳﺖ...

در روزگار قدیم میخانه ای در کنار مسجدی قرار داشت. واعظ مسجد ...

حضرت علی علیه السلام میفرمایند : ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻛﺴﺐ ﻭ بد...

🍂ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺵﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ !ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ !ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭ...

‍آقای آخوند قلابی وقتی شما آیات روشن قرآن رو صریحاً تکذیب می...

#سخن_خدا «١٥» ﺇِﻧَّﻤَﺂ ﺃَﻣْﻮَﺍﻟُﻜُﻢْ ﻭَﺃَﻭْﻟﺎَﺩُﻛُﻢْ ﻓِﺘْﻨَﺔ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط