در روزگار قدیم میخانه ای در کنار مسجدی قرار داشت واعظ مس

در روزگار قدیم میخانه ای در کنار مسجدی قرار داشت. واعظ مسجد هر روز پس از نماز برای تخریب میخانه دعا میکرد و مردم آمین میگفتند. تا اینکه روزی زلزله رخ داد و میخانه خراب شد. صاحب میخانه به سراغ واعظ رفت و از او طلب خسارت کرد چون معتقد بود که دعای واعظ سبب تخریب میخانه شده است اما واعظ زیر بار نمیرفت. تا اینکه کار بالا گرفت، و شکایت پیش قاضی شرع بردند. قاضی پس از شنیدن حرفهای هر دو گفت: پناه به خدا میبرم، در برابر من مرد می فروشی است که به تاثیر دعا معتقد است و واعظی است که دعا را بی تاثیر میداند!
دیدگاه ها (۱۵)

ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺯﺩﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﯽ، ﺑﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﭼﯿﺰ ﮔﺮﺍﻧﺒﻬﺎﯾﯽ...

آدم‌هایی که شما را بارها و بارها می‌آزارند، مانند کاغذ سمباد...

حضرت علی علیه السلام میفرمایند : ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﻛﺴﺐ ﻭ بد...

*دعاهایي با مضامین عالی از قرآن *★اگر فرزند صالح ميخواهید :ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط