بهم گفت

بهم گفت:
من کلی به تو بدهکارم
بهش گفتم: پس زودتر بدهیتو صاف کن
گفت: فقط تو بگو چه جوری
با خنده گفتم: شوخی بود
اصرار کرد: نه بگو
چشمامو بستم
یه سری خاطرات در هم و برهم اومد جلوی چشمم...
همونایی که باعث شد اینی که الان هستم بشم...
فکر کردم بدبختی ماجرا همینه...
بعضی بدهیا هیچ وقت صاف نمیشه
وقت و احساسی که تلف شده،
روح و روانی که زخمی شده...
تازه آخرشم مجبوری بگی یه تجربه بود که
باید از سر میگذروندم
چشمامو باز کردم
بهش گفتم: تو بدهی به من نداری
اونیکه بدهکاره منم به خودم،
تویی به خودت.
.
#پریسا_زابلی‌پور
دیدگاه ها (۱)

❤ ️+چہ نسبتی باهات داره!؟-دلیل اومدن روزای خوبمه..!‌‌‌‌❤ ️

❤ ️‏آرامشی‌ست پُر هیاهومیانِ لب های پر رنگشمیانِ چشمهای بی ح...

مردی انگلیسی زمانی گفت: ازدواج یک وعده‌ی طولانی و ملال‌آور ا...

تنهایی چه دلچسب تر میشه وقتی میفهمی آدما اونجوری که نشون مید...

یه مشت کاغذ تا شده گرفت‌ جلوی صورتم و گفت انتخاب کن. یه لبخن...

پاشو دیگه چقدر میخوابی ، چشمامو باز کردم نشسته بود لب تخت ، ...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_267همه باهم اهانی زمزم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط