خواب در عهد تو در چشمـ من آید هیهاتعاشقی ڪار سرے نیست ڪه بر بالین استهمه آرامـ گرفتند و شب از نیمه گذشتوآنچه در خواب نشد چشمـ من و پروین است#سعدے