به کجا پر بزنمتا دل من وا بشود

به کجا پر بزنم؟تا دل من وا بشود
یا کمی چشم ترم غرق تماشا بشود

بی تو انگار که شب را به تنم دوخته اند
باش! تا در دل من مطلع فردا بشود

مثل اشعار پر از نغز "رهی" می مانی
که بعید ست دگر مثل تو پیدا بشود

وه چه امید محالی ست که باشم چون تو
چه کسی دیده که یک برکه چو دریا بشود؟

این دل آینه ی خرد تو را کم دارد
تا که از برق دو چشمان تو زیبا بشود

خسته ام! زین همه کابوس که در من جاریست
کاش باشی که جهانم همه رویا بشود
دیدگاه ها (۱)

بعدِ بوسیدنت ای عشق چه بی تاب شدمپیشِ چشمانِ تو از شَرم و حی...

‍ ❤ ️00:00:heavy_black_heart:️ ❤ ️بیزارم از ثانیه های آخر لح...

شعرهای آخرم را جور دیگر گفته‌امبا غم واندوه تو، با قلب پرپر ...

زمستان است وچشم کوچه از انتظارت ، سپید!پرنده ی مهاجرم !بگو ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط