شبگردی این روح خیس
شبگردیِ این روحِ خیس
پایان یافته _
روحِ روز میخواهد ؛
تا آغوش باز کند
_چهار طاق _
برای بوییدنِ گلهای بهار ...
چهار دیواری ام امروز
هوسِ گلاب کرده
از خوشبوترین محمدی ها ...
و شاخه ای وحشی
از کبودِ یاس ها ...
................
........تو چه میدانی ........
.........
این روزها
دِیْم هایم غنچه داده اند !
بی _ نمِ باران _
تا گیس ببافم
عروسک به دست ،
گل بچینم
دسته
دسته
برای پُر کردنِ چین های دامنم ...
مـــــیدانـــم
نگه داشته مادرم ،
سرخ ترین سیب را ؛
تا به دیدارش برَوَم ....
لبخـــند به لب ،
با حلقهٔ یاس ها ...
پایان یافته _
روحِ روز میخواهد ؛
تا آغوش باز کند
_چهار طاق _
برای بوییدنِ گلهای بهار ...
چهار دیواری ام امروز
هوسِ گلاب کرده
از خوشبوترین محمدی ها ...
و شاخه ای وحشی
از کبودِ یاس ها ...
................
........تو چه میدانی ........
.........
این روزها
دِیْم هایم غنچه داده اند !
بی _ نمِ باران _
تا گیس ببافم
عروسک به دست ،
گل بچینم
دسته
دسته
برای پُر کردنِ چین های دامنم ...
مـــــیدانـــم
نگه داشته مادرم ،
سرخ ترین سیب را ؛
تا به دیدارش برَوَم ....
لبخـــند به لب ،
با حلقهٔ یاس ها ...
- ۴۷۲
- ۰۹ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط