دست های من

دست های من
دست های ظریف و زبر من؛
دست های من نیاز دارند کسی را آغوش بگیرند،
ولی ظرف می‌شویند
گریه می‌کنند
درد سیلی پدر می‌چشند
و از همه مهم تر مهر طلاق امضا می‌کنند!
دست های من می‌توانستند کار های بزرگ تری انجام دهند،
ولی تنها برای" دلتنگ مطلقه زنانگی" کردن زاده شده اند.
_ برای دلتنگ زنان سرزمینم.
دیدگاه ها (۴)

پیاله ز عرق های پدر لبریز است"نیست حزنیم "و فرح بیداد استجیب...

[دخترک ،چادر به سر دست به حلیم پسری چشم به کفش بسی علیم گونه...

ترادف عجیبی ست، میان "شوریِ اشک" و"شور بختی"! انگار دهخدا خو...

به من اعتماد کن ، قول میدهم مجنون ترین بیدی شومکه تا به حال...

حجاب عفاف از دیدگاه اندیشمندان ومحققان غربی

بیوگرافی. مرتضی زینی وند خرم آبادی . از خوبان لرستان

پنجاه کیلو آلبالو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط