ترادف عجیبی ست میان شوری اشک و

ترادف عجیبی ست، میان "شوریِ اشک" و
"شور بختی"! انگار دهخدا خوب زجر هجران چشیده
و بر شورزارها پناه برده_

۸ اسفند هزاروچهارصدو سه‌
دیدگاه ها (۶)

دست های مندست های ظریف و زبر من؛ دست های من نیاز دارند کسی ر...

پیاله ز عرق های پدر لبریز است"نیست حزنیم "و فرح بیداد استجیب...

به من اعتماد کن ، قول میدهم مجنون ترین بیدی شومکه تا به حال...

"شاعر از انحنا و شرارهِ لب هایش می سرود و من از غمِ شیار مژه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط