<<ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل أحياء عند ر
<<ولاتحسبن_الذين_قتلوا_في_سبيل_الله_امواتا_بل_أحياء_عند_ربهم_يرزقون📖
🕊͜͡🌷به مناسبت سالروز شهادت
🕊͜͡🌷شهید_سید_مصطفی_صادقی
🕊͜͡🌷تاریخ تولد : ۱٨ /۱۰/ ۱٣۵٩
🕊͜͡🌷تاریخ شهادت : ۱۶ /۳/ ۱٣٩۶
🕊͜͡🌷تاریخ انتشار : ۱۵ /۳/ ۱۴۰۰
🕊͜͡🌷محل شهادت : حماء_سوریه
📝شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش 🚶پدر آرام میگیرند😔
👈دختران 💏شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی🌴
📗برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا ⛳قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
📗رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در ⛳کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان عاشقانه ات شد شهادت
📗حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت پرهیزگاران.
برای سلامتی امام عصرعجل الله...
ارواح مطهرشهداوامام شهدا
🌷صلـــــــــــــــوات🌷
🕊͜͡🌷به مناسبت سالروز شهادت
🕊͜͡🌷شهید_سید_مصطفی_صادقی
🕊͜͡🌷تاریخ تولد : ۱٨ /۱۰/ ۱٣۵٩
🕊͜͡🌷تاریخ شهادت : ۱۶ /۳/ ۱٣٩۶
🕊͜͡🌷تاریخ انتشار : ۱۵ /۳/ ۱۴۰۰
🕊͜͡🌷محل شهادت : حماء_سوریه
📝شنیده ایم دختران بابایی اند؛ اصلا تکیه گاهشان شانه های محکم پدرانشان است و زمانی که دلگیر میشوند؛ سر بر آنان فرو آورده و در آغوش 🚶پدر آرام میگیرند😔
👈دختران 💏شما را که دیگر نگویم. هنگام رفتن دست هایشان را گره زده بودند به پاهای پدر که مبادا روزی حسرت این آغوش بر دل کوچکشان بماند. طاقت نداشتی جسارت را به سه ساله ی ارباب ببینی و هر چه داشتی جا گذاشتی و تنها با دلی بیقرار از سه ساله ی خودت گذشتی و روانه ی حرم رقیه ی ارباب شدی🌴
📗برای رفتنت اما کسب اجازه لازم بود. پدرت راضی نبود و همین تورا بیتاب تر کرده بود. دختر شش ساله ات وقتی فهمید برای نذری که به سوریه داشتی؛ از اسلامشهر تا ⛳قم را پیاده رفتی، با شیرین زبانی پدربزرگ را راضی کرد و نوای رفتنِ تورا به دلش انداخت.
📗رضایت مادر را نیز به ائمه سپردی و چه خوب ممکن کردند آرزوی ناممکنِ همیشگی ات را. راهی شدی و مادرت تنها پسرش را نذر پیکر بی کفن حسینِ فاطمه(س)کرد به جبران روزهایی که در ⛳کربلا نبود تا یاریش کند. نهایت داستان عاشقانه ات شد شهادت
📗حوالیِ افطار و لحظات زیبای میهمانی خدا ؛ در یازدهم ماه مبارک رمضان؛ روسفید شدی و همنشین همیشگیِ سفره ی خدا. و این است عاقبت پرهیزگاران.
برای سلامتی امام عصرعجل الله...
ارواح مطهرشهداوامام شهدا
🌷صلـــــــــــــــوات🌷
۱۶۸
۱۶ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.