اسلام ایرانیان
اسلام ایرانیان ۱۸
تاریخی خودشان کامل بوده است؛ معتقد بودهاند جز خدا را نباید پرستش کرد و مللی را که غیر خدا را به هر شکل و هر صورت پرستش میکنند باید نجات داد؛ برای خود رسالتی قائل بودهاند که توحید الهی و عدل اجتماعی را برقرار کنند، طبقات مظلوم را از چنگ طبقات ستمگر رها سازند.
سخنانی که در مواقع مختلف در مقام تشریح هدفهای خود گفتهاند، نشان میدهد که صددرصد آگاهانه گام برمیداشتهاند و هدف مشخص و معینی داشتهاند و واقعاً به تمام معنی نهضتی را رهبری میکردهاند، واقعاً آنچنان بودهاند که علی علیه السلام توصیف میکند: «وَ حَمَلوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ» «1»همانا بینشهای روشن خویش را بر دوش شمشیرهای خویش حمل میکردند. اما جیره خواران استعمار، ناجوانمردانه نهضت اسلامی را در ردیف حمله اسکندر و مغول قرار میدهند.
اینها همه درست، ولی تنها قدرت روحی و ایمانی آنان کافی نبود که چنین فتوحاتی نصیب آنها بشود. هرچه باشد محال است جمعیت کمی، آنهم با آن شرایطی که گفتیم بتواند با حکومتی همچون حکومت ساسانی مقابله کند و آن را بکلی محو و نابود سازد «2»جمعیت آن روز ایران را در حدود 140 میلیون تخمین زدهاند «3»که گروه بیشماری از آنان سرباز بودند و حال آنکه تمام سربازان اسلام در جنگ ایران و روم به شصت هزار نفر نمیرسیدند و وضع طوری بود که اگر مثلًا ایرانیان عقب نشینی میکردند این جمعیت در میان مردم ایران گم میشدند، ولی با اینهمه- چنانکه گفتیم- حکومت ساسانی به دست همین عده برای همیشه محو و نابود شد.
پس علت اساسی شکست ایران را در جای دیگری باید جستجو کنیم.
(1). نهج البلاغه، خطبه 148. این تعبیر را امیرالمؤمنین برای مؤمنین زمان رسول خدا آورده است.
(2). همانطور که اصحاب حضرت امام حسین (ع) با آنهمه ایمانشان در مدت قلیلی به دست سپاهیان یزید کشته شدند. همین اعراب مسلمان در اروپا پیشروی کردند، اما پس از آنکه مقاومت شدیدی در برابرشان شد خواه ناخواه فتوحاتشان در اروپا متوقف گشت. پس معلوم میشود یکی از علل پیروزی مسلمانان این بود که مقاومت شدید و جدی در برابر آنها نمیشد، بلکه در اثر نابسامانیهای داخلی کشورهای فتح شده، مقدمشان گرامی داشته میشد.
(3). این تخمین از آقای سعید نفیسی است در کتاب تاریخ اجتماعی ایران.
تاریخی خودشان کامل بوده است؛ معتقد بودهاند جز خدا را نباید پرستش کرد و مللی را که غیر خدا را به هر شکل و هر صورت پرستش میکنند باید نجات داد؛ برای خود رسالتی قائل بودهاند که توحید الهی و عدل اجتماعی را برقرار کنند، طبقات مظلوم را از چنگ طبقات ستمگر رها سازند.
سخنانی که در مواقع مختلف در مقام تشریح هدفهای خود گفتهاند، نشان میدهد که صددرصد آگاهانه گام برمیداشتهاند و هدف مشخص و معینی داشتهاند و واقعاً به تمام معنی نهضتی را رهبری میکردهاند، واقعاً آنچنان بودهاند که علی علیه السلام توصیف میکند: «وَ حَمَلوا بَصائِرَهُمْ عَلی اسْیافِهِمْ» «1»همانا بینشهای روشن خویش را بر دوش شمشیرهای خویش حمل میکردند. اما جیره خواران استعمار، ناجوانمردانه نهضت اسلامی را در ردیف حمله اسکندر و مغول قرار میدهند.
اینها همه درست، ولی تنها قدرت روحی و ایمانی آنان کافی نبود که چنین فتوحاتی نصیب آنها بشود. هرچه باشد محال است جمعیت کمی، آنهم با آن شرایطی که گفتیم بتواند با حکومتی همچون حکومت ساسانی مقابله کند و آن را بکلی محو و نابود سازد «2»جمعیت آن روز ایران را در حدود 140 میلیون تخمین زدهاند «3»که گروه بیشماری از آنان سرباز بودند و حال آنکه تمام سربازان اسلام در جنگ ایران و روم به شصت هزار نفر نمیرسیدند و وضع طوری بود که اگر مثلًا ایرانیان عقب نشینی میکردند این جمعیت در میان مردم ایران گم میشدند، ولی با اینهمه- چنانکه گفتیم- حکومت ساسانی به دست همین عده برای همیشه محو و نابود شد.
پس علت اساسی شکست ایران را در جای دیگری باید جستجو کنیم.
(1). نهج البلاغه، خطبه 148. این تعبیر را امیرالمؤمنین برای مؤمنین زمان رسول خدا آورده است.
(2). همانطور که اصحاب حضرت امام حسین (ع) با آنهمه ایمانشان در مدت قلیلی به دست سپاهیان یزید کشته شدند. همین اعراب مسلمان در اروپا پیشروی کردند، اما پس از آنکه مقاومت شدیدی در برابرشان شد خواه ناخواه فتوحاتشان در اروپا متوقف گشت. پس معلوم میشود یکی از علل پیروزی مسلمانان این بود که مقاومت شدید و جدی در برابر آنها نمیشد، بلکه در اثر نابسامانیهای داخلی کشورهای فتح شده، مقدمشان گرامی داشته میشد.
(3). این تخمین از آقای سعید نفیسی است در کتاب تاریخ اجتماعی ایران.
- ۴۹۵
- ۲۱ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط