در تمنای غزل ، در پی تفسیرِ تو ام
در تمنای غزل ، در پی تفسیرِ تو ام
مست با خاطرِ تو ، بسته به زنجیر ِ تو ام
در شبِ عشق ، که عشاق به هم آمیزند
من کنارِ غم ِ تو ، خیره به تصویر ِ تو ام
چاره ام چیست که هم دردِ منی ،هم درمان؟
ماهِ من لب بگشا، گوش به تدبیر ِ تو ام
خم گیسوی تو منزلگه ِ صدها غزل است
گر شده زر دلِ من ، حاصل ِ اکسیرِ تو ام
دائم الخمر شدم از می ِ نابت هیهات
من خودم جرم تو ام ، من همه تقصیرِ تو ام......
#F
@,,,,D
مست با خاطرِ تو ، بسته به زنجیر ِ تو ام
در شبِ عشق ، که عشاق به هم آمیزند
من کنارِ غم ِ تو ، خیره به تصویر ِ تو ام
چاره ام چیست که هم دردِ منی ،هم درمان؟
ماهِ من لب بگشا، گوش به تدبیر ِ تو ام
خم گیسوی تو منزلگه ِ صدها غزل است
گر شده زر دلِ من ، حاصل ِ اکسیرِ تو ام
دائم الخمر شدم از می ِ نابت هیهات
من خودم جرم تو ام ، من همه تقصیرِ تو ام......
#F
@,,,,D
۵۶۵
۱۸ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.