تو را پیدا نمی کنم

تو را پیدا نمی کنم ...
نه در غباری که ...
بر دفتر خاطراتم نشسته ...
نه در قافیه های نداشته این اشعار لعنتی ...
نه در بشقاب غذای نیم خورده ام ...
نه در ترافیک عصرگاهی اتوبان ...
نه ...
تو را پیدا نمی کنم ...
حقیقت تلخی است ...
تو هم مانند من گم شده ای ...
تو در دنیای من ...
و من در چشمان بلاتکلیف تو ...
دیدگاه ها (۷)

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ...ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺭ...

همه چیـز در حــال تغییـر است ...حتی حال من ...این روزها حالم...

یـــــه دخـتــــر ...هـمـه احـسـاسشـو مـی شــه ...تــو مـوهـ...

وقتی‌ دلت مثل من ...ترک برداشت ...دیگر آمدن یا رفتن ...بودن ...

تک پارتی

عجیب نیست که هر یک از ما در ذهن دیگران با هزار چهره ی متفاوت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط