به خواب دیدم هنوز تو کفشم...اصلا خیلی خوب بود
بینید اینطوری بود که من یه جایی نشسته بودم ناراحت زیر یه درختی بودم داشتم فکر میکردم به بدبختیام
یه دفعه یه سایه افتاد جلوم سرم رو بالا بردم دیدم بلیدهههههههههههههههههههههه
عرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر 😭
اصلا بهم تو ذهنم گفت خانم کوچولو چرا ناراحت نشستی ؟ بعد من اصلا مونده بودم یه خنده ای کرد بعد منو باند کرد میدوید و منو با خودش میبرد ( وی روح شدم منو مرده در نظر بگیرید 😔 ) بعد یه جا پرید رو چمن من هم افتادم یه دفعه همینطوری بغلم کرد یه لبخند زد...که زنگ ساعتم زنک خورد بیدار شدم 🙂💢
یعنی من اون زنگ ساعتم رو مادرشوــــــــــــــــــــ
چراااااا 😭😭😭😭💔
یه دفعه یه سایه افتاد جلوم سرم رو بالا بردم دیدم بلیدهههههههههههههههههههههه
عرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر 😭
اصلا بهم تو ذهنم گفت خانم کوچولو چرا ناراحت نشستی ؟ بعد من اصلا مونده بودم یه خنده ای کرد بعد منو باند کرد میدوید و منو با خودش میبرد ( وی روح شدم منو مرده در نظر بگیرید 😔 ) بعد یه جا پرید رو چمن من هم افتادم یه دفعه همینطوری بغلم کرد یه لبخند زد...که زنگ ساعتم زنک خورد بیدار شدم 🙂💢
یعنی من اون زنگ ساعتم رو مادرشوــــــــــــــــــــ
چراااااا 😭😭😭😭💔
- ۸.۴k
- ۰۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط