{خدمتکار تمام وقت} پارت ١
{خدمتکار تمام وقت} پارت ١
ویو ا.ت
از صاحب کارم اجازه گرفتم که موقع کنسرت کار نکنم و کنسرت رو کنار آرمی ها نگاه کنم
بعد از تموم شدن کنسرت رفتم پشت صحنه و اتاق گریم رو تمیز میکردم که کوک برای ترمیم آرایشش اومد
ویو کوک
پارت اول کنسرت تموم شد و رفتم یکم استراحت کردم و بعدش برای ترمیم آرایشم رفتم اتاق گریم
بعد از تموم شدن آرایشم آرایشگرا رفتن
دختری که اونجا بود خیلی آشنا بود پس رفتم پیشش و بهش گفتم : تو خیلی آشنا میزنی ، جایی دیدمت؟
ویو ا.ت
کوک اومد سمتم و بهم گفت : تو خیلی آشنا میزنی ، جایی دیدمت؟
منم گفتم : من توی کمپانی نظافتچی ام (با گفتن همچین چیزی احساس کردم آبروم داره میره)
[ کوک رو با _ و ا.ت رو با + نشون میدم ]
_ واقعا؟ ولی من اونجا ندیدمت
+ آها . من داشتم بین آرمی ها کنسرتتون رو تماشا می کردم
_ یعنی از زیر کار در رفتی . هیییی
+ نه من از صاحب کارم اجازه گرفتم
_ صبر کن زنگ بزنم کمپانی تا تو رو بیرون کنن به خاطر کاری که کردی
+ نه ، لطفا نه . من اینجا تنها زندگی میکنم و بیشتر پولی رو که میگیرم میدم برای اجاره خونه و با بقیه اش برای خودم غذا میخرم . خیلی کم پیش میاد بتونم پولام رو پس انداز کنم . اگه اخراج بشم دیگه نمیتونم کار پیدا کنم (با صدای ناراحت و نگران)
ویو کوک
دلم براش سوخت ، گناه داشت
نباید بگم که اخراجش کنن
بهش گفتم : باشه بهشون نمیگم اخراجت کنن اما یه شرطی داره
+ چه شرطی؟
_ به کمپانی میگم که تو رو بدن به من
+ یعنی چی؟
_ يعنی بیای خونه ی من و یه خدمتکار ٢۴ ساعته باشی برام
ویو ا.ت
از حرفش خیلی تعجب کردم و خواستم مخالفت کنم . پس بهش گفتم
+ ولی من ..... ( نزاشت حرفم رو ادامه بدم و گفت )
_ پس میخوای اخراج بشی؟
+ نه ( با ناراحتی )
پرش زمانی بعد از کنسرت
ویو نویسنده
بعضی از کارکنا رفتن خونه و بعضی ها رفتن کمپانی
اعضا رفتن خونه هاشون اما کوک رفت کمپانی و کارای ا.ت رو برای استخدام شدن برای خدمتکاری براش انجام داد
ویو کوک
داشتم از کمپانی خارج میشدم که بورا رو دیدم . بهش گفتم
_ هی ا.ت
نگاهش به سمتم چرخید
_ از الان به بعد تو خدمتکار منی . پس برو وسایلت رو از خونت بردار و خونه رو پس بده به صاحبش بعد بیا به آدرسی که برات میفرستم
+ ولی تو که شماره ی من رو نداری
_ آها راست میگی . گوشیتو بده تا شماره مو برات سیو کنم
ویو ا.ت
گوشی مو دادم و بعد سیو کردن شماره ش گوشی مو پس داد
وقتی دیدم که خودشو چی سیو کرده خنده ام گرفت ( خوشتیپ ترین رئیسم )
خلاصه که بعد از انجام کارام رفتم خونه جونگ کوک
کلش جا نشد ادامش تو پست بعدیه
ویو ا.ت
از صاحب کارم اجازه گرفتم که موقع کنسرت کار نکنم و کنسرت رو کنار آرمی ها نگاه کنم
بعد از تموم شدن کنسرت رفتم پشت صحنه و اتاق گریم رو تمیز میکردم که کوک برای ترمیم آرایشش اومد
ویو کوک
پارت اول کنسرت تموم شد و رفتم یکم استراحت کردم و بعدش برای ترمیم آرایشم رفتم اتاق گریم
بعد از تموم شدن آرایشم آرایشگرا رفتن
دختری که اونجا بود خیلی آشنا بود پس رفتم پیشش و بهش گفتم : تو خیلی آشنا میزنی ، جایی دیدمت؟
ویو ا.ت
کوک اومد سمتم و بهم گفت : تو خیلی آشنا میزنی ، جایی دیدمت؟
منم گفتم : من توی کمپانی نظافتچی ام (با گفتن همچین چیزی احساس کردم آبروم داره میره)
[ کوک رو با _ و ا.ت رو با + نشون میدم ]
_ واقعا؟ ولی من اونجا ندیدمت
+ آها . من داشتم بین آرمی ها کنسرتتون رو تماشا می کردم
_ یعنی از زیر کار در رفتی . هیییی
+ نه من از صاحب کارم اجازه گرفتم
_ صبر کن زنگ بزنم کمپانی تا تو رو بیرون کنن به خاطر کاری که کردی
+ نه ، لطفا نه . من اینجا تنها زندگی میکنم و بیشتر پولی رو که میگیرم میدم برای اجاره خونه و با بقیه اش برای خودم غذا میخرم . خیلی کم پیش میاد بتونم پولام رو پس انداز کنم . اگه اخراج بشم دیگه نمیتونم کار پیدا کنم (با صدای ناراحت و نگران)
ویو کوک
دلم براش سوخت ، گناه داشت
نباید بگم که اخراجش کنن
بهش گفتم : باشه بهشون نمیگم اخراجت کنن اما یه شرطی داره
+ چه شرطی؟
_ به کمپانی میگم که تو رو بدن به من
+ یعنی چی؟
_ يعنی بیای خونه ی من و یه خدمتکار ٢۴ ساعته باشی برام
ویو ا.ت
از حرفش خیلی تعجب کردم و خواستم مخالفت کنم . پس بهش گفتم
+ ولی من ..... ( نزاشت حرفم رو ادامه بدم و گفت )
_ پس میخوای اخراج بشی؟
+ نه ( با ناراحتی )
پرش زمانی بعد از کنسرت
ویو نویسنده
بعضی از کارکنا رفتن خونه و بعضی ها رفتن کمپانی
اعضا رفتن خونه هاشون اما کوک رفت کمپانی و کارای ا.ت رو برای استخدام شدن برای خدمتکاری براش انجام داد
ویو کوک
داشتم از کمپانی خارج میشدم که بورا رو دیدم . بهش گفتم
_ هی ا.ت
نگاهش به سمتم چرخید
_ از الان به بعد تو خدمتکار منی . پس برو وسایلت رو از خونت بردار و خونه رو پس بده به صاحبش بعد بیا به آدرسی که برات میفرستم
+ ولی تو که شماره ی من رو نداری
_ آها راست میگی . گوشیتو بده تا شماره مو برات سیو کنم
ویو ا.ت
گوشی مو دادم و بعد سیو کردن شماره ش گوشی مو پس داد
وقتی دیدم که خودشو چی سیو کرده خنده ام گرفت ( خوشتیپ ترین رئیسم )
خلاصه که بعد از انجام کارام رفتم خونه جونگ کوک
کلش جا نشد ادامش تو پست بعدیه
۵.۰k
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.