بخون خالدحسینی بادبادکباز را زمانی مینویسد که کش

#بخون #خالد_حسینی « #بادبادک‌باز» را زمانی می‌نویسد که کشور افغانستان یک جوّ سیاسی متغیر را از دهه‌‌ی ۱۹۷۰ تا حملات ۱۱ سپتامبر و پس از آن تجربه کرده است. بادبادک‌باز داستانِ عجیب و پیچیده‌ی دوستی میان امیر (پسر یک تاجر ثروتمند) و حسن (پسر خدمت‌کارِ پدر امیر) است تا زمانی که اختلافات فرهنگی و طبقاتی و آشفتگی‌های جنگ آن دو را از هم جدا می‌کند. حسینی سرزمین مادری‌اش را طوری برای‌مان زنده می‌کند که پس از حملات ۱۱ سپتامبر، رسانه‌های خبری هرگز نتوانستند این حقایق را بازگو کنند. او زندگی مردم عادی را به ما نشان می‌دهد که مانند ما غذا می‌خورند، می‌خوابند، عبادت می‌کنند، عاشق می‌شوند و به دنبال رؤیاهای خود هستند. این داستان روایت‌گر رازهای سربه‌مُهر، عشق پایدارِ دوستی و قدرت دگرگون‌کننده‌ی بخشش است.
دیدگاه ها (۱)

#بخون #هری_پاتر و سنگ جادو نوشته‌ی جِی.کِی. رولینگحتما تمام ...

#بخون #باغ_سرّی نوشته‌ی فرانسیس هاجسون بِرنِتاین رمان محبوب ...

#ستاره‌ها_را_بشمار نوشته‌ی #لوئیس_لوریاین رمان که در سال ۱۹۹...

#غرور_و_تعصب نوشته‌ی #جِین_آستیناین جمله‌ی نخست رمان «غرور و...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط