رمان : Gate Of Universe 🪐🗝🎶⛓️ پارت ۱
رمان : Gate Of Universe 🪐🗝🎶⛓️ پارت ۱
*ماتیلدا ویو*
صبح با نوری که به صورتم میخورد بیدار شدم و رفتم دشویی و کارای مربوطه رو کردم و یادم افتاد که امروز اولین روز تابستونه هورااااااااا
(برم نیکو جونمو بیدار کنم ماتیلدا نیکولاس رو نیکو صدا میکنه )
ماتیلدا در اتاق نیکولاس که اتاق بغلیش بود رو با شتاب با پای راستش باز میکنه و با خر و پف های های نیکو مواجه میشه که روی زمین لم داده و پای چپش رو تخته و اب دماغش راه افتاده و گوشیش تو دستشه و فقط جوراب و شورت و یه زیرپوش تنشه 🥲😂😂
به به چه برادری
ماتیلدا میره و گوشیشو از دستش اروم میگیره و سعی میکنه که بیدار نشه و با
چیزی که توی گوشیش بود شاخ در اورده بود !!!!
جوراب نیکولاس : اسلاید ۲
زیرپوش نیکولاس : اسلاید ۳
شرطا :
۱۰ تا لایک
۳۰ تا کامنت
*ماتیلدا ویو*
صبح با نوری که به صورتم میخورد بیدار شدم و رفتم دشویی و کارای مربوطه رو کردم و یادم افتاد که امروز اولین روز تابستونه هورااااااااا
(برم نیکو جونمو بیدار کنم ماتیلدا نیکولاس رو نیکو صدا میکنه )
ماتیلدا در اتاق نیکولاس که اتاق بغلیش بود رو با شتاب با پای راستش باز میکنه و با خر و پف های های نیکو مواجه میشه که روی زمین لم داده و پای چپش رو تخته و اب دماغش راه افتاده و گوشیش تو دستشه و فقط جوراب و شورت و یه زیرپوش تنشه 🥲😂😂
به به چه برادری
ماتیلدا میره و گوشیشو از دستش اروم میگیره و سعی میکنه که بیدار نشه و با
چیزی که توی گوشیش بود شاخ در اورده بود !!!!
جوراب نیکولاس : اسلاید ۲
زیرپوش نیکولاس : اسلاید ۳
شرطا :
۱۰ تا لایک
۳۰ تا کامنت
۹.۳k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.