عشق

#عشق
سه حرف بیشتر ندارد اما رازش را کسی نمی‌داند. بودنش را طاقت نداریم و از نبودنش می‌هراسیم. ناشناخته‌ای که بارها به سراغ روح و جان و تنمان آمده تا علامت سوالی باشد در تک تک لحظه‌های زیستن‌مان. سه حرف بیشتر ندارد اما چه سجاده‌ها که با آمدنش به سوی آسمان گشوده شده و چه بغض‌ها که شکسته و چه دل‌ها که لرزیده. مرا می‌ترساند این معمای سه حرفی که بخشی از بودن‌مان شده. حضورش را نمی شود انکار کرد و اگر نباشد انگار چیزی را گم کرده‌ایم که از همان نخستین لحظه‌هایی که چشم به جهان گشوده‌ایم همراه‌مان بوده در مشت‌های بسته‌ی کوچکمان، در گریه‌های نخستین‌مان. شاید باید باشد تا از خاطر نبریم آسمان و مناجات و عشق را. از خاطر نبریم که درد را از هر طرف که بخوانیم درد است و این راز را تنها نیستانی می‌داند که شعله‌های سهمگین آتش را تجربه کرده باشد.

#منصور_ضابطیان
#رادیو_هفت_انقضا_ندارد : ) :
دیدگاه ها (۱۱)

کاشکی آخر این سوز بهاری باشد...#سید_مهدی_موسوی

طعم انگشت های زیبایت مانده زیر زبان دستانم دست های تو را که ...

یکی از دوستام ازدواج کرده بود هر وقت ما رو میدید پوزخند میزد...

یه سلامم بکنیم به اون پسر هایی که شب ها میشینن فکر میکنن که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط