فرهادمی دانست

فرهاد می دانست ،


صد سال هم نمی تواند کوه را بکند . . .


فقط می خواست یک عمر


اسمش را با شیرین بیاورند . . .
دیدگاه ها (۴۲۲)

بسم الله...خودت می دانی که من ،اهل پارک و کافه و سینما نیستم...

هوا هر چقدر هم زمستان باشد ،مهم نیست . . .تو زیر لباسهایت ،ت...

مادرم گفت که عاشق نشوی ...!گفتم : " چـَشمچشم های تــو ،مرا ب...

هر جا چراغی روشنه ،از ترس تنها بودنه...ای ترس تنهایی من ،این...

فرهاد کوه را می‌شکافت و شیرین را می‌جست شیرین بالای بیستون ا...

کاش با تو میشد صد هزار سال عمر کرد... :)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط