محو لبخندم بمان پیکار را باور نکن

محو لبخندم بمان پیکار را باور نکن
این سکوت از سر اجبار را باور نکن
نقد نقدم در جهانت، در پی حور و پری 
وعده ی "من تحتها الانهار" را باور نکن!
با نشان باغ سبزی هی فریبت داده‌اند
بی کلید در، پسِ دیوار را باور نکن
پیش چشمت هرکسی لاف خدایی می‌زند
خالق مخفی درون غار را باور نکن
خود که دیدی بیگناهان را به مسلخ می‌برند
پس نجات بیگناه از دار را باور نکن
تیغ اگر قصدش حفاظت بود، گل تنها نبود
حسن نیّت در وجود خار را باور نکن
تا ندیدی با دو چشمت پونه را بر لانه اش
ادّعای نفرت یک مار را باور نکن
توی خلوت عاشقت باشند و بین جمع نه؟
این دو رنگی های در رفتار را باور نکن
عشق اگر باشد، دمی غافل نمی‌گردد کسی
خسته از دستت اگر شد، کار را باور نکن 
زیر آوار نبودش زندگی کردی مگر؟
زنده ماندن زیر این آوار را باور نکن
وقت هذیان گویی شاعر نباید دل سپرد
اعترافات دل تبدار را باور نکن
گفته بودم خوب خوبم هر زمان پرسیدی‌ام
باورم کردی اگر، این بار را باور نکن
می‌رسد از من خبر کردم فراموشت ولی
در جهان پر فریب اخبار را باور نکن...
دیدگاه ها (۹)

قسم به عشق ، که گمگشته ی دلم بودی اگر کنار تو بودم ، مکملم ب...

می توانی درد خود را در دل من جا کنیوقت دلتنگی هوایت را به چش...

صدایم کن صدایت موجب تسکین درد استظهور شعله ای در ذهن یک قندی...

بدهم #تڪیه به #تُ شانه شدن را بلدے‌؟گرمی ثانیه اے خانه شدن ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط