زمستان سرد تن مرا

زمستان سردِ تن مرا
آنچنان بغل بگیر که
شکاف بین عشق و ایمان
به بوسه رسد و نپرسد چرا
از این سکوت
بغضی بچین و برو
که حوای عشق
نمی آید به این نا کجا ...
دیدگاه ها (۱)

چنان وابسته ام کردیکه اخر هم نفهمیدم تو در دام منی یا من اسی...

سکوت کن عشقمبگذار لبهامان با هم حرف بزنندفکر کنم، زبان هم را...

#خواستنت تعطیلی نداردولی صبحِ شنبه که می‌شودانگار دوباره بای...

من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنمفرش احساسم برایت سحر و...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

سال های بعد از تو

علی راکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط