🎻🎼💗내 마피아 남편 💗🎼🎻
🎻🎼💗내 마피아 남편 💗🎼🎻
PART:12
کوک:تو بچه مون رو کشتی«عربده»
که ابر ها شروع به باریدن کردن ، شدت میگرفتن و رعد برق های بزرگی تو آسمون موج میزدن
ا.ت:کوک خودت میدونی من اون بچه رو از جون خودمم بیشتر دوسش داشتم
کوک:چرت نگو خودت اینو گوش کن«داد»
«بعد ویس»
ا.ت:کوک من اینو نگفتم
کوک:اره پس این صدای عمه ی منه «عربده»
کوک آمد اسلحه ش رو برداشت و گذاشت وسط قفسه سینم
کوک:حرف اخری داری
ا.ت:برای همیشه دوست دارم چاگیا
کوک ماشه رو کشید و ا.ت بخش زمین شد
ا.ت:ک..و.ک ..اون..و.یس..رو هیونا..درست ..کرده..بو.د..که..من...تو..رو.از...ه.م..ج.دا.کنه
از زبان ادمین:
هیونا میدونست که کوک ا.ت رو میکشه پس به گوشی ا.ت پیام داد که کار خودش بوده
.........................................
کوک:چی!!!!!!
ا.ت گوشیش رو به کوک داد باچیزی که دید شوکه شد کار هیونا عوضی بود
ولی ا.ت که دیگه مرده بود.
کوک:ا.ت من گوه خوردم بیدار شو«عربده»
.......................پایان.........................
PART:12
کوک:تو بچه مون رو کشتی«عربده»
که ابر ها شروع به باریدن کردن ، شدت میگرفتن و رعد برق های بزرگی تو آسمون موج میزدن
ا.ت:کوک خودت میدونی من اون بچه رو از جون خودمم بیشتر دوسش داشتم
کوک:چرت نگو خودت اینو گوش کن«داد»
«بعد ویس»
ا.ت:کوک من اینو نگفتم
کوک:اره پس این صدای عمه ی منه «عربده»
کوک آمد اسلحه ش رو برداشت و گذاشت وسط قفسه سینم
کوک:حرف اخری داری
ا.ت:برای همیشه دوست دارم چاگیا
کوک ماشه رو کشید و ا.ت بخش زمین شد
ا.ت:ک..و.ک ..اون..و.یس..رو هیونا..درست ..کرده..بو.د..که..من...تو..رو.از...ه.م..ج.دا.کنه
از زبان ادمین:
هیونا میدونست که کوک ا.ت رو میکشه پس به گوشی ا.ت پیام داد که کار خودش بوده
.........................................
کوک:چی!!!!!!
ا.ت گوشیش رو به کوک داد باچیزی که دید شوکه شد کار هیونا عوضی بود
ولی ا.ت که دیگه مرده بود.
کوک:ا.ت من گوه خوردم بیدار شو«عربده»
.......................پایان.........................
۳.۶k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.