چرا

چرا
نگذاربروم
یک کاری کن 
نمیدانم چکار!! اماتمام تلاشت رابکن تامن همین جا کنارت بمانم
باورکن من طاقت رفتن ودلتنگی راندارم
اصلاساعت هاراازکاربیانداز
بزن توی دهان عقربه ها 
پایشان راببند
نگذاربچرخنداین لعنتیها.. پنبه بگذاردرگوشهایم
تاصدای سوت قطاررانشنونم 
بگذارتمام قطارهای دنیاردشوند وبروند..
برایم یک فنجان قهوه بریز
یک مشت قرص خواب بریزتوی آن وحل کن
تا بنوشم
وساعت ها بخواب روم 
وازرفتن جابمانم
دست ودلم به رفتن نمی رود
عزیزجانم
پاهایم را
زنجیرکن
کفش وچمدانم رایک گوشه پنهان کن 
تاپابرهنگی رابهانه کنم ونروم
اصلا این کارهالازم نیست
بیا
فقط صدایم کن
من بگویم ؛جانم
وتوبگو
نرو
بخدانمیروم ..
چمدانم رابازمیکنم یکدست لباس راحتی میپوشم 
یک چای خوشرنگ برایت میریزم 
وتاصبح برایت ازماندن می گویم..
دیدگاه ها (۳)

بخون لایک نکن ..شماکه مدتی می آیید می مانیددلبری میکنید وجور...

دیوانگی نبود که نکرده باشیم ،خیابانی که روی جدول هایش راه نر...

وقت داشتی بخونتو از رنج‌های من برایِ فراموش کردنت چیزی نمی‌د...

#اسم تووو....!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط